اشتراک گذاری:

به شوق پون هیل

دسته:

عنوان کتاب:

به شوق پون هیل

نویسنده: مریم منتصری
ناشر: کتیبه نوین
قطع کتاب: وزیری
شابک: ۹۷۸-۶۲۲-۷۳۹۷-۷۴-۱
تعداد صفحه: ۱۲۸

 

قیمت محصول:​

ارسال رایگان برای سفارش های بالای ۵۰۰ تومان

چنان چه جمع صورت حساب شما بالای ۵۰۰ هزار تومان شود هزینه پست برای شما به صورت رایگان محاصبه خواهد شد.

پرداخت درب منزل

بعد از دریافت سفارش

تضمین قیمت محصولات

کمترین قیمت در سطح اینترنت

امکان مرجوع سفارش

در صورت عدم رضایت

تضمین کیفیت و اصالت

فروش مستقیم از شرکت

ارسال سریع سفارشات

با پست پیشتاز

معرفی کتاب: کشوری واقع در شمال هندوستان و جنوب چین (تبت)، که تا سال ۱۹۲۳ تحت‌الحمایه بریتانیا بوده  است. پایتخت این کشور کاتماندو (Kathmandu) و زبان رسمی آن، نپالی و واحد پول آن روپیه نپال (NPR) می‌باشد. بلندترین قله جهان اورست و رشته‌کوه هیمالیا در این سرزمین واقع شده است. حدود ۸۰ درصد از مردمش پیرو آیین هندو هستند. از دین‌های مهم دیگر، اسلام و بودائی است. محل تولد بودا در شهر لومبینی (Lumbini) در این سرزمین قرار دارد. تنها کشوری است که پرچم مستطیل شکل ندارد. نژاد مردمش مخلوطی از هندی و تبتی است. در حال حاضر نیازی به گرفتن ویزا از قبل نیست و ویزای مرزی در فرودگاه برای اتباع ایرانی صادر می‌شود. جرقه سفر ما به نپال در یکی از سفرهایمان به سری‌لانکا در پرواز ایرعربیا زده شد. محمد (شوهرم) مجله ایرلاین را مطالعه می‌کرد که تبلیغ نپال را در آن دید و به من نشان داد. قبل از آن هیچ تصور و اطلاعی از نپال نداشتیم ولی عکس‌ها و برنامه سفر آن مجله ما را جذب کرد و بر آن شدیم که برای مقصد بعدی نپال را انتخاب کنیم. پرواز شیراز به کاتماندو (از طریق شارجه) با قیمتی مناسب و ویزای ۱۵ دلاری در فرودگاه مقصد، برنامه (نوروز ۱۳۹۰) ما را رقم زد. از دوستان و آشنایان کسی را نمی‌شناختیم که قبلاً به نپال سفر کرده باشد؛ در اینترنت هم عکس‌های خیلی خوبی در آن زمان پیدا نکردم بنابراین برای سفری پر رمز و راز آماده شدیم. در طول تحقیقاتم بیشتر عکس سادوها (Sadhu) برایم عجیب و جالب آمد و وقتی آن‌ها را به محمد نشان می‌دادم و توضیح می‌دادم که این‌ها در نپال زندگی می‌کنند نیکی (دخترم) که ده ساله بود خیلی ترسید و فکر می‌کرد تمام مردم نپال این شکلی هستند و گریه می‌کرد و می‌گفت من نپال نمی‌آیم. شب قبل از سفر خیلی استرس داشتم غافل از اینکه دارم به یکی از بهترین سفرهای زندگیم می‌روم! چون پرواز ما از پروازهای ارزان قیمت بود تمام هواپیما از کارگران نپالی پر بود که برای دیدار خانواده‌هایشان از امارات به وطن برمی‌گشتند. به جز ما هیچ ایرانی و غیرنپالی دیگری در هواپیما نبود. با وجود اینکه افراد زحمت‌کش و خوبی بودند ولی کمی دلم لرزید، تعداد زیادی مرد هم‌نژاد در یک هواپیما، فقط من و نیکی و چند مهماندار مؤنث بودیم! به محض ورود به فرودگاه ساده و یک طبقه کاتماندو مغلوب صفا و سادگی آنجا شدم. در عمرم فرودگاه به این سادگی و مختصری ندیده بودم حتی فرودگاه شیراز خودمان نسبت به آنجا مدرن‌تر بود. به جز نقاله چمدان‌ها، بقیه چیزها بسیار ساده و قدیمی به نظر می‌رسید.

کلید واژه ها: سفرنامه، نپال، توریست

نقد و بررسی‌ها

هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.

اولین کسی باشید که دیدگاهی می نویسد “به شوق پون هیل”

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

محصولات پیشنهادی