اشتراک گذاری:

ابریشم

دسته:

عنوان کتاب:

ابریشم

تحقیق و تآلیف: اسماعیل پولادی،  اسماء کشاورز
ناشر: کتیبه نوین
قطع کتاب: رقعی
شابک: ۹۷۸-۶۲۲-۳۰۷-۰۱۵-۰
تعداد صفحه: ۱۷۴

قیمت محصول:​

معرفی کتاب: روستای آویز فراشبند در یکی از روزهای سال ۱۳۳۷ مرد غریبی را در آغوش گرفت که از سمت اشراق آفتاب آمده بود. با میلاد او آسمان تولدی دوباره یافت و پرندگان سپیدبال در بیکران شوق به پرواز در آمدند. خانواده به میمنت نام مبارک و نورانی علمدار دریا تبار اباعبدالله حضرت قمر بنی‌هاشم (ع) نام او را عباس گذاشتند. عباس از همان اوان کودکی، دست‌های نازنینش را با زخم خار و رنج کار آشنا کرد و صبورانه به یاری پدری دردآشنا شتافت که خورشید در مزرعه سبز زندگی، هر بامداد از سر شانه‌های استوارش طلوع می‌کرد و آن همه شکوفه که هر بهار بر لب‌های خانواده می‌شکفت ثمره تلاش سالیان او بود. شهید حق‌پرست در کنار کارهای روزمره، از تحصیل نیز غافل نماند و پا به پای کودکان صمیمی روستا راهی مدرسه گردید و تا سال ششم ابتدایی، به تحصیلات خود ادامه داد. علی‌رغم علاقه شدید به درس و مدرسه، به علت مشکلات عدیده خانواده از ادامه تحصیل باز ماند و هر چند در سال‌های بعد نیز به تناوب به مطالعات گوناگون اهتمام ورزید اما تحصیلات وی همچنان ناتمام باقی ماند. این شهید بزرگوار فعالیت‌های سیاسی و انقلابی خود را از دو سال قبل از انقلاب آغاز کرد و با تشکیل هسته انقلابی کوچکی در روستا، وظیفه توزیع اعلامیه‌های حضرت امام را بر عهده جوانان انقلابی این روستا گذاشت. فعالیت‌های مبارزاتی وی پس از پیروزی انقلاب نیز در فضایی آکنده از معنویت و اخلاص ادامه یافت و شهید با پیوستن به خیل سبز پوشان پاسدار، خود را آماده دفاع و حراست از ارزش‌ها و دستاوردهای انقلاب نمود و رسماً به عضویت سپاه پاسداران انقلاب اسلامی در آمد و در این کسوت خدمات شایانی را انجام داد و همزمان با شروع جنگ تحمیلی به سوی جبهه‌های حق علیه باطل شتافت. در سال ۱۳۶۴ در حالی که فرماندهی سپاه پاسداران بندر لنگه را به عهده داشت، از طریق لشکر ثارالله کرمان به فرماندهی سردار دل‌ها حاج قاسم سلیمانی بار دیگر در عرصه‌های نبرد حضور یافت و عملیات ظفرمند والفجر ۸ را عرصه دلاورمردی‌ها و رشادت‌های خود ساخت. وی در سال ۱۳۶۵ به سلحشوران و دریادلان لشکر ۱۹ فجر پیوست و گردان غواص امام علی (ع) را جهت شرکت در عملیات آبی‌خاکی کربلای چهار آماده کرد و در شبانگاه تیره و سرد چهارم دی‌ماه ۱۳۶۵ و همزمان با آغاز عملیات کربلای ۴، شیران گردان امام علی (ع) که با شجاعت تمام پس از شکستن خط اول دشمن تا نزدیکی پاسگاه «کوت سواری» پیش رفته‌اند امّا سردار که به شوق دیدار دوست، دلی مشتاق و ناصبور داشت درگیر و دار آن همه حماسه، دل به تلاطم امواج بیکران سپرد و با پذیرفتن زخم گلوله دشمن به عظیم‌ترین دریاهای نامکشوف هستی پیوست و این در حالی بود که دیگر برادر شقایق پیشه‌اش دانش‌آموز بسیجی، کنعان حق‌پرست نیز در یوسفستان شلمچه ندای حق را لبیک گفته و شولای سرخ شهادت را بر تن پوشید. پیکر مطهر سردار شهید عباس حق‌پرست، چند روز پس از شهادت، طی مراسمی با شکوه در فیروزآباد و فراشبند تشییع و در جوار همرزمان به خون خفته‌اش به خاک سپرده شد. سلام ما بر تو ای سردار دل‌های ما که نگاه وجودت دشمنان را به لرزه انداخت. واژه‌ها برای توصیفت حقیرند و فقط می‌توانند در برابر روح بزرگ و باصلابتت ضجه زنند و یارای توصیف عظمتت را ندارند. خون پاکت تحقق بخش کربلای آرزوهای ملتی شد که برای احقاق جامعه مهدوی تا انتهای ابدیت کنار رهبر و مولایشان ایستاده‌اند. تو راه نورانی ولایت را با کوچ غریبانه اما با صلابتت همچو نوری به چشمان ما ساطع کردی و آسمان آبی و نورانی عشق را تا انتهای مردانگی و شجاعت و انسانیت درنوردیدی و نام پر افتخار ایران اسلامی و ولایی‌مان را بر شکوه تاریخ به ترنم درآوردی. در پایان سخن رهبر فرزانه انقلاب را زینت‌بخش این نوشته می‌کنیم که در وصفت فرمودند: این شهید قبل از شهادت عارف بوده و چشمه‌های حکمت از درونش می‌جوشد.

کلید واژه‌ها: دفاع مقدس، شهید، سردار شهید عباس حق‌پرست

نقد و بررسی‌ها

هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.

اولین کسی باشید که دیدگاهی می نویسد “ابریشم”

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

محصولات پیشنهادی