تألیف و نگارش کتاب
تألیف و نگارش کتاب
تألیف کتاب چیست؟
تألیف و نگارش کتاب یکی از دشوارترین فعالیتهای علمی است. معمولاً افراد با در نظر گرفتن یک حوزه تخصصی به تألیف کتاب میپردازند. ساختاردهی و پیدا کردن نقطه شروع و پایان در کار تألیف کتاب همیشه کار دشوار و سختی است.
البته بسیاری از کتابهایی که هماکنون با نام تألیف در بازار کتاب هستند در اصل یک کار گردآوری شده است. زیرا گردآورنده در آن حول یک موضوعی خاص به گردآوری مطالب و متون میپردازد اما کار تألیفی معمولاً جامعتر از کار گردآوری است و در آن مؤلف از دانش و تخصص خود نیز درباره حوزه مورد نظر استفاده کرده و مطالبی را ارائه میکند.
در تألیف کتاب، خوانندگان معمولاً با تجارب شخصی مؤلف و نظرات جدید وی روبرو میشوند که این نظرات قبلاً از طریق پژوهشها و تحقیقات خود مؤلف به تأیید رسیده است؛ این نقطه، دقیقترین و ظریفترین تفاوت کار گردآوری و تألیف است.
تألیف و چاپ کتاب، زمینهای است که سبب میشود افراد آنچه را قرار است در زمینه علمی انجام دهند به صورت یه اثر مکتوب در بیاورند. گرچه انجام این کار نیاز به زحمت زیادی دارد اما مزایای آن بیشتر از زحمت و سختی این کار میباشد.
افراد به مرور و ابتدا با انتشار کتاب سطح پایینتر میتوانند به جایگاه علمی بالایی برسند و همچنین علاوه بر کسب امتیازات، علم و تجربه خود را در اختیار تعداد نامحدودی مخاطب قرار دهند. برای چاپ کتاب، بهتر است از افراد باتجربه و مؤسسات متخصص در این زمینه کمک بگیرند.
ضوابط تألیف کتاب
تألیف کتاب ضوابطی دارد که در زیر به آنها به صورت تیتروار اشاره میشود:
۱. محتوای تألیف کتاب نباید تکرار مکررات صرف باشد.
۲. محتوای تألیف شده کتاب میبایست به جدیدترین و آخرین یافتههای موجود در حیطه خاص اشاره نماید.
۳. محتوای کتاب تألیف شده تا حد امکان به مسائل و مشکلات و پدیدههای بومی داخل آن کشور نیز ارتباط داده شود.
۴. محتوای کتاب تألیف شده میبایست تا حدودی شامل تحلیلها و استنباطهای خود نویسنده نیز باشد.
این چهار قاعده کلی به نویسنده یک کتاب راه را نشان میدهد تا وی بتواند کتابی درخور و پرطرفدار را نگارش کند.
منابع تألیف کتاب
- کتابهای آموزشی: کتابهای متعددی در زمینه تألیف کتاب به زبان فارسی منتشر شده است. شما میتوانید با مطالعه این کتابها اطلاعات مفیدی در مورد مراحل تألیف کتاب، نوشتن متن، ویرایش و بازنویسی، صفحهآرایی و … به دست آورید.
- دورههای آموزشی: دورههای آموزشی مختلفی نیز در زمینه تألیف کتاب برگزار میشود. شما میتوانید با شرکت در این دورهها از تجربیات و راهنماییهای اساتید مجرب بهرهمند شوید.
- وبسایتها: وبسایتهای متعددی نیز در زمینه تألیف کتاب فعالیت میکنند. شما میتوانید با مراجعه به این وبسایتها مقالات، راهنماها و اطلاعات مفیدی در مورد تألیف کتاب به دست آورید.
انواع کتاب در فرآیند چاپ کتاب
در چاپ کتاب انواع مختلفی از کتابها وجود دارند که برحسب هدف نویسنده و یا مترجم کتاب و ماهیت محتوای آن، نوع خاصی از کتاب برای چاپ انتخاب میشود. معمولاً تمامی انتشارات و مؤلفان و مترجمان میبایست از انواع کتاب اطلاعات داشته باشند تا بتوانند برحسب محتوایی که آماده نمودهاند نوع متناسبی از کتاب را انتخاب نموده و برای چاپ و نشر مهیا سازند. طبقهبندی کلی که از انواع کتاب وجود دارد عبارتند از کتابهای مرجع، نیمه مرجع و غیرمرجع. در این مطلب به ذکر انواع کتاب در فرآیند چاپ کتاب خواهیم پرداخت:
۱. کتاب مرجع: کتاب مرجع به کتابی گفته میشود که در حالت عادی خوانندگان آنها را بهصورت موردی مطالعه میکنند. به عبارت دیگر این کتابها خوانده نمیشوند بلکه برای اهداف مختلف به آنها مراجعه میشود. این کتابها عبارتند از تزاروسها، دایرهالمعارف (دانشنامه)، واژهنامه، دستنامه (هندبوک)، فرهنگها و کتب سال.
۲. کتاب نیمه مرجع: این کتاب نوعی کتاب است که حالت بینابینی دارد. به این شکل که نه مانند کتابهای مرجع تعداد دفعات مراجعه خوانندگان به آنها زیاد است و نه مانند کتابهای غیر مرجع کم. از جمله این کتابها میتوان به درسنامه اشاره کرد. منظور از درسنامه کتاب یا متنی است که به قصد آموزش درباره حوزه خاصی نوشته شده است. مانند کتابهای درسی دوره دبیرستان و یا کتابهای درسی دانشگاه. درسنامههای تحصیلی براساس مقاطع تحصیلی از هم تفکیک میشوند مانند درسنامه دبستانی، درسنامه راهنمایی و… .
۳. کتابهای غیرمرجع: هر کتابی که نه مرجع باشد و نه نیمه مرجع کتاب غیرمرجع میباشد. رمان، مجموعه داستانهای کوتاه، کتاب شعر، زندگینامه، خاطرات و، اطلسها و متون سرگرمکننده که معمولاً برای یکبار خوانده میشود کتابهای غیرمرجع میگویند.
آشنایی با سبکهای مختلف نگارش کتاب
برای نویسندگان کتاب، اطلاع از سبکهای نگارشی بسیار مهم است. شما نمیتوانید برای نوشتن یک کتاب آموزشی از سبک انگیزشی یا روایتی استفاده کنید. همچنین، شما نمیتوانید برای نگارش یک رمان از سبک توضیحی استفاده کنید. هر یک از این سبکها برای نگارش اثری خاص استفاده میشود.
برای نگارش کتاب و سایر آثار مکتوب چند سبک مهم وجود دارد که عبارتند از: سبک توضیحی، سبک توصیفی، سبک ترغیبی یا انگیزشی، و سبک روایتی. هر یک از این سبکهای نگارشی به منظور اهداف خاصی استفاده میشوند. لازم به ذکر است که یک متن واحد میتواند چند سبک مختلف از سبکهای ذکر شده را شامل گردد. در زیر به توضیح هر یک از آنها خواهیم پرداخت:
۱. سبک توضیحی (Expository)
سبک نگارش توضیحی یکی از رایجترین روشهای نگارش است. وقتی نویسنده کتاب سبک توضیحی را انتخاب میکند، سعی میکند به توضیح یک مفهوم بپردازد تا اطلاعات از خود وی به دامنه وسیعی از خوانندگان با تواناییهای مختلف انتقال یابد. نگارش توضیحی حاوی نظرات نویسنده نیست و بیشتر بر حقایقی تأکید دارد که مقبولیت عامه دارند. مثلاً توضیح یک مفهوم در ریاضی و آمار. مثال:
- کتابهای آموزشی
- نگارش مقاله علمی
- کتاب دستورالعمل مانند کتاب آشپزی
- نگارش خبر و تفسیر خبر
- نوشتار علمی، فنی و شغلی.
۲. سبک توصیفی (Descriptive)
نگارش توصیفی را میتوان در کتابهای داستان پیدا نمود هرچند در مکتوبات غیرداستانی نیز این سبک استفاده شده است (برای مثال، خاطرات و کتاب راهنمای سفر). هنگامی که نویسندهای به سبک توصیفی مینویسد، در حقیقت در حال نقاشی کردن با کلمات هستند تا بتوانند فرد، مکان یا چیزی دیگر را برای مخاطبینشان به تصویر بکشند.
نویسنده احتمال دارد که از استعاره یا آرایههای ادبی دیگر استفاده کند تا از طریق حواس پنجگانه اصلی درک و تصویر ذهنی خود را به بهترین شکل ممکنه نمود دهد. اما مؤلف سعی نمیکند که مخاطبین خود را با توصیف ساده هر آنچه دقیقاً میبیند متقاعد کند، بلکه رنگ و لعابی ادبی و زیبا نیز به آن میبخشد. مثال:
- کتاب شعر
- نگارش مجله و ماهنامه
- توصیف اشیا یا طبیعت
- نمایشنامه یا رمان.
۳. نگارش متقاعدکننده یا مجابکننده (Persuasive)
نگارش متقاعدکننده یکی از سبکهای نگارشی اصلی در مقالات دانشگاهی و علمی است. وقتی نویسندهای از سبک نگارشی متقاعدکننده استفاده میکند، سعی در این دارد تا عقیده یا موقعیتی را چنان بیان کند تا مخاطب متقاعد شود. سبک متقاعدکننده شامل نظرات مؤلف و سوگیریهای ذهنی او نیز میتواند باشد که خود میتواند شامل قضاوتها و دلایلی باشند که مؤلف برای متقاعد نمودن مخاطب از آنها استفاده میکند. مثال:
- نگارش کاورلتر مقاله
- نامه شکوائیه
- توصیهنامه
- معرفی یک محصول.
۴. سبک نگارش روایتی (Narrative)
سبک نگارشی روایتی، تقریباً همیشه برای نگارش آثار طولانی خواه داستانی و خواه غیرداستانی استفاده میشود. هنگامیکه مؤلف از این سبک استفاده میکند علاوه بر اینکه قصد انتقال اطلاعات را دارد بلکه، سعی میکند داستانی را بسازد که در آن عناصری مانند شخصیتها، تعارضات و مکان رخداد و امثالهم نیز باشد. مثال:
- نگارش داستانهای شفاهی
- رمانها
- اشعار طولانی
- داستانهای کوتاه
- امثال و حکایت
چگونه کتابی را تألیف و نگارش کنیم؟
اگر شما هم با وجود ایدههای خلاق و فراوانی که برای نوشتن یک کتاب در ذهن خود دارید؛ اما از تصور اینکه روزانه برای ساعتها گوشهای بنشینید و به نوشتن مشغول شوید وحشت دارید حتماً این متن را بخوانید تا با خیالی آسودهتر خودکار را برداشته و شروع به نوشتن کنید و قدم اول خود را برای چاپ کتاب بردارید.
البته قبل از هر چیز به کمی ارادهی قوی و البته یک برنامهریزی نسبتاً دقیق نیاز دارید تا بتوانید به خوبی ایدههای خود را روی کاغذ پیاده کرده و به آنها نظم ببخشید. نگران نباشید، نویسندگی نیز مانند بسیاری از کارهای دنیا فقط همان اولش سخت است!
نگارش و چاپ کتاب به خودی خود کار راحتی است. کافی است شما یک موضوع یا ایده را در ذهن خود داشته باشید، مطالب مرتبط با آن را بنویسید و یا جمعآوری کنید و شروع به تدوین کتاب و چاپ آن نمایید. اما در ذهن داشته باشید که چاپ کتاب با نویسنده خوب بودن دو مفهوم متفاوتی هستند. شما زمانی میتوانید نویسنده خوبی باشید که خوانندگان وفاداری داشته باشید و از طرف آنها بازخوردهای مثبتی اخذ نمایید. فروش خوب یک کتاب یکی از ملاکهایی است که میتوان تصور نمود شما نویسنده خوبی هستید. در زیر برای پاسخ به این سؤال که چگونه یک کتاب خوب بنویسیم؟
اهداف خود را مشخص کنید: اگر قصد دارید کتابی چاپ کنید، بهتر است قبل از اقدام کردن به هر کاری هدف خود را از چاپ این کتاب مشخص نمایید. آیا شما قصد نوشتن یک کتاب پرفروش را دارید؟ یا هدف شما این است که برای دورههای آموزشی که برگزار میکنید یک کتاب بنویسید و پس از هر کارگاه آن را به شرکتکنندگان اهدا کنید؟ یا اینکه هدف شما تقویت رزومه و استفاده از مزایای چاپ کتاب برای مصاحبه شغلی یا دکتری است؟
برخی نیز دوست دارند نام خود را بر روی کتاب ببینند و این کار به آنها لذت میدهد. در هر صورت شما باید از ابتدا هدف خود را مشخص کنید چرا که داشتن چنین هدفی بر نوع و کیفیت کتابی که آماده میکنید تأثیر خواهد گذاشت.
برنامهریزی کنید: یک مکان و زمانی را تعیین کنید که در آن زمان و مکان آزادی عمل دارید و با خیال آسوده میتوانید مطالبتان را روی کاغذ بیاورید. فرض کنید که کار تمام وقت دارید و در طول روز باید به افراد خانوادهتان رسیدگی کنید، پس برای پیدا کردن زمان مناسب، لازم است که صبحها یک ساعت زودتر از خواب بیدار شوید و یا شبها یک ساعت دیرتر به رختخواب بروید. اگر این کار امکانپذیر نیست، پس میتوانید در وقت ناهار، به کتابخانه یا یک پارک در نزدیکی محل کارتان بروید.
اگر برای زمان طولانی با قطار یا اتوبوس مسافرت میکنید، از آن زمان میتوانید برای نوشتن استفاده کنید. اگر میخواهید کار نوشتن را در منزل انجام دهید، مکان نشستنتان باید از مسیر رفت آمد دیگران جدا باشد، مثلاً میتوانید از بالکن یا حیاط پشت خانه استفاده کنید. همچنین اگر در امر نوشتن کتاب جدی هستید، لازم است که باقی اعضای خانواده در زمانهایی که مشغول نوشتن هستید، برای ساکت نگهداشتن محیط، جدیت به خرج دهند.
تصمیم بگیرید که دقیقاً چه مدل کتابی میخواهید بنویسید: بهطورکلی، کتابتان رمان [کتاب داستان] است یا نه!؟ برای این منظور لازم است که مانند یک فروشندهی کتاب فکر کنید. کتابی که مینویسید، در کدامیک از قفسههای کتاب یک کتابفروشی قرار میگیرد؟ لازم است بدانید که کتاب شما دقیقاً در چه رستهای است؟ اگر رمان مینویسید، رمانتان در چه گروهی جای میگیرد؟ رمان عاشقانه؟ رمان حادثهای؟ تخیلی؟
تشخیص بدهید که کتابتان را چه مخاطبینی میخوانند: اگر مخاطبین کتابتان کودکان هستند، کتاب را قرار است خودشان بخوانند یا شخص دیگری با صدای بلند برایشان میخواند؟ این مورد میتواند در استفاده از کلمات و اصطلاحات پیچیده، به نوشتنتان کمک کند.
تیراژ و کیفیت چاپ کتاب خود را مشخص کنید: در برخی مواقع ناشر آمادگی دارد هزینه چاپ کتاب را بپردازد و حتی مبلغی نیز بهعنوان دستمزد به نویسنده اختصاص دهد که این مورد بیشتر برای نویسندگان مطرح و شناخته شده است. در بیشتر موارد شما باید خودتان هزینه چاپ اولین کتاب خود را بپردازید.
در این مرحله باید مشخص نمایید که دوست دارید کتاب شما در چه تیراژی و با چه کیفیتی چاپ شود. برای استفاده از کتاب بهعنوان بخشی از رزومه یا موارد مشابه بهتر است هزینه کمی بپردازید اما اگر کتاب شما دارای محتوای مناسبی است و فکر میکنید بتوانید تعداد زیادی از آن را بفروشید، بهتر است تیراژ بالاتر و کیفیت بهتر را انتخاب کنید.
تعیین کنید که حجم کتابتان قرار است چقدر باشد: به عنوان مثال حداقل تعداد کلمه برای یک رمان بزرگسالان ۵۰۰۰۰ لغت است. اگر قرار باشد کتاب شما این تعداد لغت داشته باشد، پس هر فصل کتاب باید شامل حداقل ۵۰۰۰ لغت باشد. این بدین معنی ست که کتاب شما ده فصل دارد. توجه به حجم هر فصل بسیار مهم است چون خواندن کتاب را برای خواننده سادهتر میکند.
برای یک خواننده، هیچچیز بدتر از این نیست که یک فصل کتاب ۵ صفحه باشد و فصل بعدی ۱۰۰ صفحه. همچنین دانستن اینکه کتابتان قرار است چند صفحه باشد و شامل چند فصل، به شما در برنامهریزی برای نوشتن کتاب کمک میکند. بهعنوان مثال تصور اینکه بخواهید یک کتاب با ۵۰۰۰۰ لغت بنویسید، کار را برایتان مشکل میکند. ولی اگر بدانید که کتابتان ۱۰ فصل دارد و خود را متعهد کنید که هر فصل را در یک هفته به پایان برسانید، کار برایتان سادهتر جلوه مینماید.
مشخص کنید که چه کسی شخصیت اصلی داستان شماست: ممکن است کتابتان چندین شخصیت اصلی داشته باشد، ولی باید توجه داشته باشید که قهرمان داستان شما باید یک فرد باشد. و تمام اتفاقات حول همان شخصیت بچرخد. همچنین باید مشخص کنید که ناقل کتاب شما اول شخص مفرد است [من این کار را کردم… من آن کار را کردم…] یا داستان از زبان شخص دیگری نقل میشود [سوزان این کار را کرد… سوزان آن کار را کرد…]
مشخص کنید که موضوع داستان شما حول چه محوری میچرخد: به عنوان مثال شخصیت اصلی داستان در حال از دست دادن کارخانه پدری است و پول کافی برای بازپسگیری آن ندارد. پس هدف و قصد کتاب شما بیان این مطلب است که این فرد در حال تلاش برای باز پس گرفتن کارخانهی پدریاش است.
در مقابل داستانتان باید یک شخصیت منفی داشته باشد که با شخصیت اصلی داستان در حال مبارزه است و میخواهد مزرعه را از چنگش در بیاورد. دقت کنید که شخصیت مثبت و منفی داستانتان باید تقریباً قدرت برابر داشته باشند تا داستان جذابیتاش را برای خواننده از دست ندهد.
محتوای کتاب خود را بارها و بارها مرور کنید: بهتر است قبل از اینکه کتاب خود را در اختیار ناشر قرار میدهید چند بار دیگر نیز آن را مرور کنید و در صورت لزوم بخشهای از آن را مورد بازنگری قرار دهید. یادتان باشد که یک کتاب یا نوشته هر چند بار هم بررسی شده باشد باز هم در بازنگری جدید مواردی برای اصلاح وجود خواهد داشت.
کتابتان را به سه پرده تقسیم کنید: در پرده اول به بیان مشکل بپردازید در پرده دوم هیجان داستان را به حداکثر برسانید و در پرده سوم و آخر، مشکل را رفع کنید. اگر کتابتان قرار است ۵۰۰۰ کلمه باشد به راحتی میتوانید مشخص کنید که هر پرده از کتاب چند فصل و چند کلمه است.
یک فرهنگ لغات جامع و کامل بخرید: حتی اگر کامپیوترتان نرمافزار فرهنگ لغات دارد، باید بدانید که ورژنهای الکترونیکی فرهنگ لغات یا لغتنامهها ضعفهایی دارند. پس اگر قرار است بهصورت حرفهای کار کنید، بهتر است یک نسخهی چاپی از یک لغتنامه داشته باشید.
شروع به نوشتن کنید: بهترین راه برای شروع کردن، این است که مشخص کنید در روز چند صفحه میخواهید بنویسید. اگر شما فقط روزی یک صفحه بنویسید، در پایان سال، یک کتاب ۳۶۵ صفحهای دارید. اگر به جای یک صفحه در روز پنج صفحه بنویسید، محاسبه کنید که در سال چه تعداد کتاب میتوانید بنویسید. پس فقط لازم است که به نوشتن یک صفحه در روز یا هر تعداد صفحهای که تعیین میکنید، متعهد باشید.
- مخاطب خود را بشناسید: قبل از نوشتن کتاب، باید مخاطب خود را به خوبی بشناسید و علایق و نیازهای آنها را در نظر بگیرید.
- از زبانی ساده و روان استفاده کنید: از به کار بردن اصطلاحات تخصصی و پیچیده خودداری کنید و سعی کنید از زبانی ساده و روان استفاده کنید تا مخاطب به راحتی بتواند مطالب کتاب را درک کند.
- از تصاویر و نمودارها استفاده کنید: استفاده از تصاویر و نمودارها میتواند به جذابیت کتاب و درک بهتر مطالب توسط مخاطب کمک کند.
- کتاب خود را به طور منظم ویرایش کنید: پس از نوشتن هر بخش از کتاب، آن را به دقت ویرایش کنید تا از نظر املایی، نگارشی و دستوری ایراد نداشته باشد.
به یک انجمن نویسندگی ملحق شوید: بخشهایی از کتابتان را که نوشته شده، پرینت کنید و در اختیار دیگر نویسندگان قرار دهید تا از نظراتشان مطلع شوید.
تمرکز یکسان بر روی جزییات و کل محتوای کتاب: هر زمان که به کتابتان مطلبی اضافه میکنید و یا چیزی را حذف میکنید خوب دقت کنید که مطلب اضافه شده و یا حذف شده با سایر قسمتهای کتاب مرتبط باشند. شما نمیتوانید مطلبی را به کتاب اضافه کنید بدون اینکه سایر قسمتهای آن را حتی بسیار جزئی تغییر ندهید. مخصوصاً زمانیکه متنی ترجمه شده را به کتاب اضافه میکنید احتمال بسیاری وجود دارد که محتوای آن با محتوای نگارش شده خود شما از لحاظ نگارشی و ادبیاتی تفاوتهایی داشته باشد که ایرادی اساسی است.
بعد از نگارش کامل کتاب، آن را برای مدتی کنار بگذارید و مجدداً به سراغاش بروید: تقریباً تمامی نویسندگان وقتی کتاب را تمام میکنند این حس را دارند که کتاب نگارش شده یک کتاب ایدهآل و فارغ از اشتباهی است؛ اما همین که بعد از گذشت چند روز کتاب را مجدداً مطالعه میکنند اشکالات آن سرریز میشود: اشکالاتی مانند دستور زبان اشتباه، ساختار نامفهوم، غلطهای املایی، عدم شفافیت در کاربرد برخی واژگان و موارد مشابه.
تقریباً تمامی نویسندگان بزرگ اعتقاد دارند که بعد از تمام شدن نگارش کتاب سریعاً برای چاپ کتاب و انتشار آن اقدام نکنید. حداقل بعد از گذشت یک هفته مجدداً به سراغ کتاب بروید و آن را دوباره مطالعه کنید.
از دیگران برای خواندن کتاب و گرفتن بازخورد آنان استفاده کنید: همه نویسندگان کتاب، فارغ از اینکه در چه سطحی هستند از این روش سود میبرند. در نظر داشته باشید که رفتار شما بسیار تأثیرگذار است. اگر با این ایده از دیگران استفاده کنید تا آنها شما را تأیید نمایند یا در مقابل بازخوردهای آنان جبههگیری نمایید آنان مجبور میشوند خود را خلاص کنند و همان چیزی که شما انتظار شنیدنش را دارید مطرح کنند.
بهترین روش آن است که چند نفر را در نظر داشته باشید و زمان مناسب را به آنها بدهید تا کتاب شما را خوب بخوانند. حتی اگر، بازخوردهای غیرواقعبینانه هم ارائه نمودند به هیچ عنوان در آن لحظه جبههگیری نکنید؛ آنها را بشنوید، مجدداً بررسی کنید و در صورت لزوم به تغییر موارد مطرح شده توسط آنان بپردازید. افراد دیگر کتاب شما را از دید متفاوتی مطالعه خواهند کرد و موارد متفاوت و جالبی را مطرح خواهند نمود.
یقیناً در انتخاب این افراد به تخصص و سابقه او توجه داشته باشید. برای مثال فردی که تاکنون یک کتاب رمان نخوانده است شاید گزینه مناسبی نباشد. درباره کتب دانشگاهی نیز سعی کنید دو نفر هم تخصص خود را انتخاب کنید و یک نفر خارج از تخصص خود که تجربه قابل قبولی در حیطه خواندن کتاب داشته باشد.
مراحل پس از چاپ کتاب را فراموش نکنید: اگر کتاب شما دارای محتوای ارزشمندی است باید بعد از کتاب کارهایی را برای معرفی و بازاریابی آن انجام دهید. این معرفی میتواند از طریق ابزارهایی مانند شبکههای اجتماعی یا شبکه دوستان باشد.
به هر حال اگرچه برخی ناشران از امکانات تبلیغی خود برای کتابهای چاپ شده استفاده میکنند اما برخی اقدامات از جانب شما نیز دارای اهمیت است و میتواند در موفقیت یا شکست کتاب شما اثرگذار باشد.
پنج توصیه خلاقانه نگارشی برای نویسندگان کتاب
نگارش کتاب، چاپ کتاب و در نهایت فروش و پرمخاطب بودن آن به عوامل بسیار زیادی بستگی دارد که میتوان اصلیترین عامل آن را در فرآیند نگارش جستجو کرد. در واقع، اصول چاپ کتاب و فروش آن زمانی اهمیت پیدا میکند که فایلی برای چاپ وجود داشته باشد!
۱. فقط بنویسید!
بهترین توصیهای که برای نویسندگان کتاب میتوان ارائه نمود هرچند که شاید بارها شنیده باشند و کلیشهای باشد آن است که بنشینند و خود را مجاب کنند که بنویسند. اگر مؤلفین هنگامی که در فرآیند نگارش کتاب با مشکل مواجه شدند به همین توصیه صرف گوش کنند خواهند دید که فرآیند نگارش کتاب آرام آرام به روال افتاده و به پیش میرود.
۲. آگاهی از وجود یک مشکل عمومی در بین نویسندگان و فرآیند نوشتن
عمدهترین مشکل نویسندگان و مؤلفین کتاب این است: این عقیده که هماکنون هیچ چیز دیگری برای نگارش و ادامه کار وجود ندارد و به احتمال بسیار زیاد در آینده هم نخواهد توانست پیدا کند. این پدیده با عنوان Writer’s Block شناخته میشود.
این واکنش در نتیجه اضطراب است که در ذهن ما وجود دارد و باعث میشود که کارایی و عملکرد یک نویسنده به شدت پایین آید. این یک مشکل عمومی بین نویسندگان کتاب و مواد نوشتاری دیگر مانند مقاله، روزنامه، وبسایت و سایر موارد است. وقتی آگاه میشوید که این مشکل در بین تمامی نویسندگان وجود دارد و امری عادی است، به کار نوشتن بیشتر متمرکز میشوید و سعی میکنید این اضطراب را از خود دور کنید.
۳. تقسیم کار نوشتن به بخشهای کوچکتر
برخی روزها مینشینید و میخواهید بنویسید اما در مییابید اصلاً واژهها به ذهنتان خطور نمیکند و یا اینکه برای ادامه کار نوشتن ایده جدیدی ندارید و نمیدانید کار را چگونه ادامه دهید. در این حالت به جای اینکه یک ساعت یا دو ساعت بنشینید و به خودتان فشار بیاورید، بهتر است کار نوشتن را به بخشهای مختلفی در روز تقسیم کنید یا خودتان در طول روز استراحت دهید تا فکرتان آزاد شود؛ مجدداً طبق بند یک فرآیند نگارش را پیگیری کنید. مهم است که فرآیند نگارش را قطع نکنید و ادامه بدهید.
۴. وقتی نمیتوانید بنویسید، برگردید و نوشتههای قبلی را بررسی کنید
هنگامیکه با مشکل عمومی نویسندگان یعنی توقف در نگارش مواجه شدید، به عقب برگردید و آنچه را که نوشتهاید ویرایش کنید و یا سعی کنید اگر مشکلی در آنها وجود دارد برطرف کنید. این یک کار بسیار عالی است و باعث میشود شما به ساختار ذهنی قبلیتان برگردید و همان ساختار را ادامه دهید. بر حسب تجارب بسیاری از نویسندگان برتر، این روش، روش بسیار عالی برای رهایی از مشکل توقف در نگارش است.
۵. شاید حیطه را اشتباه انتخاب کردهاید
وقتی همه این موارد را در طول مدت زمان مناسب و طولانی اجرا کردید و بازهم نتوانستید به مشکل توقف نگارش فائق آیید، احتمال دارد مشکل دیگری در کار باشد: شما حیطه نگارشی را اشتباه انتخاب کردهاید و شاید در این حیطه اصلاً چیزی برای گفتن ندارید.
بسیاری از افراد صرفاً برای داشتن یک اثر چاپ شده شروع به نگارش یک کتاب دانشگاهی یا رمان و شعر میکنند بدون اینکه، علم، تخیل و ذوق و قریحه آن را داشته باشند. در این مورد، بهتر است برحسب حیطهای که در آن کار میکنید با یک فرد متخصص مشورت کنید تا او شما دانش و یا ذوق و قریحه شما را با توجه به چیزهایی که نوشتهاید مورد ارزیابی قرار دهد.
چند توصیه در انتخاب عنوان کتاب
نویسندگان کتاب در کار نگارش کتاب مهارتهای بسیار زیادی را لازم دارند تا بتوانند کتابی را بهصورت کامل نوشته و به چاپ و انتشار برسانند. متأسفانه برخی از نویسندگان مبتدی و حتی مجرب زمان زیادی را برای آموزش اصول نگارش و چاپ کتاب صرف نمیکنند.
برای مثال، گذشته از اصول و تکنیکهای پیچیده محتوای کتاب، براساس مطالعاتی که نگارنده این مطلب از وبسایتهای مختلف انجام داد برای انتخاب عنوان یک کتاب شاید بیش از ۱۰۰ توصیه متفاوت و مختلف برای نویسندگان کتاب ارائه شده است. آیا تمامی نویسندگان کتاب این توصیهها را دیدهاند و آنها را خواندهاند؟
در ذهن داشته باشید که اگر روزی چندین جلد کتاب چاپ کرده باشید ولی اصول و تکنیکهای آن را رعایت نکرده باشید با قاطعیت میتوانیم بگوییم که شما تجربه بالایی در زمینه نگارش و چاپ کتاب ندارید. در زیر به ارائه ۷ نکته کاربردی و عالی در انتخاب عنوان کتاب میپردازیم که میتواند برای نویسندگان کتاب راهبردی باشد.
- عنوان کتاب میبایست نویدبخش باشد. عنوان کتاب را بهگونهای انتخاب کنید که برای خوانندگان خود نویدبخش باشد. خوانندگان کتابهای غیرداستانی کتاب را با یک هدف خاص انتخاب میکنند و میخرند و عمدتاً به جهت حل مشکل و رسیدن به یک هدف است. اگر بتوانید بر نام کتاب خود را براساس و تمرکز بر هدف و نیاز آنها انتخاب کنید عنوان موفقی انتخاب کردهاید. از عنوانی که صرفاً طبقه را تعیین میکند و مزیت خاصی را ارائه نمیدهد بپرهیزید. اولین عنوان تعیین میکند که کتاب در طبقه طراحی گرافیک چاپ شده است، دومین عنوان علاوه بر تعیین طبقه به نیاز خوانندگان هم اشاره میکند که میخواهند طراحی زیبا و قوی انجام دهند.
- عنوان باید مختصر باشد. اختصار همیشه با تأثیر سریع همراه است. تصور کنید جلد کتاب شما به مثابه آگهینمایی است که در کنار یک اتوبان شلوغ نصب شده است. هرچقدر کلمات کمی داشته باشد، سایز کلمات بزرگتر خواهد بود و بهتر دیده میشود. سعی کنید یک عنوان کوتاه اصلی (title) داشته باشید و جزییات را در زیر عنوان (subtitle) بهصورت طولانیتر بیاورید.
- خوانندگان خاص خود را هدف قرار دهید. شما لازم نیست عنوانی انتخاب کنید که برای همه جذاب باشد؛ کتاب نگارش شده شما خاص برخی از افراد است و میبایست تا میتوانید همین افراد را جذب کنید.
- عنوان خود را خاص انتخاب کنید. از اعداد برای ساختاردهی اطلاعاتتان استفاده کنید، به همان شکل که استیون کووی (Steven Covey) در کتاب خود با عنوان Habits of Highly Effective Individuals 7 انجام داده است. اعداد میتوانند برای نشان دادن اینکه خوانندگان چقدر سریع میتوانند مشکلات خود را حل کنند نیز استفاده میشود؛ مانند کتاب کورنارد لوینسون با عنوان بازاریابی چریکی در ۳۰ روز (Guerrilla Marketing in 30 Days).
- از استعاره برای عنوان کتاب استفاده کنید تا بهتر در ذهن بماند. استفاده از استعاره باعث میشود که عنوان شما جذاب و بهیادماندنی باشد. برای مثال، کتاب کورنارد لوینسون که در قسمت پیشین به آن اشاره کردیم حاوی استعاره در عنوان است. بازاریابی چریکی به حالتی غیرمرسوم، سریع و قوی اشاره دارد و میتواند جذابیت و توجه خوانندگان را به خود جلب کند.
- ششمین نکته از ۷ نکته کاربردی و عالی در انتخاب عنوان کتاب آنست که علاقه و اشتیاق خواننده را با انتخاب عنوان درگیر کنید. اصطلاحات متناقض، تحریککننده و عجیب میتواند علاقه خوانندگان را به خواندن کتاب جلب کند. برای مثال، تیموثی فیرریز (Timothy Ferris) کتابی با عنوان ۴ Hour Workweek با این مفهوم که فقط ۴ ساعت در هفته کار کنید و درآمد خوبی داشته باشید و یا کتاب دیوید شیلتون (David Chilton) با عنوان آرایشگر ثروتمند (Wealthy Barber) که با هدف ارائه یک برنامه خوب مالی برای ثروتمند شدن یک فرد عادی ارائه شده است خوانندگان را تحریک میکند تا بدانند چرا و چگونه این کار شدنی است.
- سعی کنید تا حد امکان از یک اسم مصدر در عنوان استفاده کنید. برای اینکه کتاب خود را پویا کنید و بهعنوان آن جان و روح بدهید از اسم مصدر استفاده کنید. مثلاً به جای «راهنمای نویسندگان» بنویسد «اصول نوشتن برای نویسندگان».
تعداد صفحات کتاب چقدر باید باشد؟
بیشتر افرادی که قصد دارند کتابی بنویسند در آغاز این سؤال در ذهنشان پدید میآید که تعداد صفحات کتاب چقدر باید باشد؟ احتمالاً فردی که قصد دارد کتابی را بنویسد، اطلاعات زیادی در حیطه موضوعی کتاب داشته باشد و این سؤال به وجود آید که آیا امکان دارد تمام مطالب را در قالب یک کتاب جمعآوری کند؟ همچنین علاوه بر امکان جمعآوری همه اطلاعات از آنجایی که تعداد صفحات یک کتاب در هزینه آمادهسازی و چاپ کتاب تأثیر دارد بار دیگر این موضوع اهمیت زیادی پیدا میکند. در زیر سعی نمودهایم چند پیشنهاد ارزشمند را برای پاسخگویی به سؤال اصلی (تعداد صفحات کتاب چقدر باید باشد؟) ذکر کنیم.
۱. در مرحله اول میبایست بینش و تصور خود را درباره کتابتان مشخص سازید. برای روشن شدن بینشی که درباره کتابتان دارید پرسیدن این سؤالات میتواند مفید باشد:
الف) آیا کتابی با تعداد صفحات کم و جمع و جور میخواهید (این کتاب معمولاً بین ۳۰ تا ۴۰ هزار کلمه دارد)؟
ب) آیا میخواهید کتاب غیرداستانی (مانند کتابهای آموزشی و دانشگاهی) استاندارد نگارش کنید (این کتاب حدود ۸۰ هزار کلمه دارد)؟
ج) آیا میخواهید کتابی در اندازه و فرمت بزرگ داشته باشید (۱۰۰ صفحه ۴۰ هزار کلمه، یا ۲۰۰ صفحه ۸۰ هزار کلمه)؟
پاسخ به این سؤالات میتواند چهارچوب کلی کتاب را مشخص سازد. معمولاً ناشران قطع و تعداد صفحات مثلاً یک کتاب غیرداستانی استاندارد را میدانند و یا اینکه اگر میخواهید یک کتاب با تعداد صفحات کم و جمع و جور بنویسید (برای مثال اصول و مبانی زندگی از دیدگاه خودتان، یا گرداوری جملات مثبت) تقریباً مشخص میکند که شما باید چقدر بنویسید و چه تعداد صفحه به وجود آید.
۲. محتوای مورد نظر را با بینشی که در مرحله قبل به وجود آمده تطابق دهید.
برای مثال، اگر شما به این بینش رسیدید که میخواهید کتابی جمع و جور بنویسید و موضوع متنی که در نظر دارید «۱۰ مرحله بهبود زندگی است» و میخواهید کتاب را در ۱۰ فصل ۱۰ یا ۱۵ صفحهای آماده کنید، این حجم از کتاب نمیتواند یک کتاب جمع و جور و کوچک باشد. در این شرایط، هدف شما با متنی که در نظر دارید تعارض دارد و میبایست یا بینشتان را عوض کنید و یا اینکه متن کتاب را کاهش دهید.
۳. همیشه تعداد کلمات را در نظر بگیرید نه تعداد صفحات.
فرض کنید فردی در حال نوشتن یک کتاب غیرداستانی است و بعد از اتمام، تعداد صفحات آن حدود ۲۵۰ صفحه ولی تعداد کلمات بین ۳۰ هزار تا ۳۵ هزار کلمه شود. این تعداد کلمه برای یک کتاب غیرداستانی استاندارد کم است. فاصله خطوط، فونت مورد استفاده و حاشیه صفحه میتواند باعث افزایش تعداد صفحات کتاب شود اما تعداد کلمات متناسب با تعداد صفحات نخواهد بود. در یک صفحه معمولاً ۲۵۰ تا ۳۰۰ کلمه میتواند جا بگیرد. بنابراین، در آمادهسازی کتاب توجهتان بیشتر به تعداد کلمات باشد تا تعداد صفحات.
۴. وقتی به بینش درباره نوع کتاب و اندازه آن رسیدید، برنامهریزی کنید تا کاری به همان اندازه به وجود آورید.
اگر شما میخواهید کتاب غیرآموزشی استاندارد نگارش کنید بنابراین در صدد هستید که یک کتاب با حدود ۱۵۰ الی ۲۰۰ صفحه با تعداد کلمات حدوداً ۸۰ هزار کلمه تولید کنید. بنابراین، برنامهریزی را طوری انجام دهید که بتوانید دقیقاً بر همین منوال عمل کنید.
صفحات اولیه کتاب
هنگام طراحی کتاب و در پروسه چاپ کتاب، نویسندگان کتاب و ناشران معمولاً تمام دقت و توجه خود را معطوف به بخش اصلی کتاب یعنی محتوای اصلی آن مینمایند و در بسیاری از مواقع دیده میشود که به صفحات اولیه توجه چندانی نمیکنند و این بخش کتاب عمدتاً بدون توجه میماند.
از آنجایی که صفحات اولیه کتاب دومین بخش اثرگذار کتاب (بعد از جلد) برای خوانندگان کتاب است این الزام وجود دارد که نویسندگان و ناشران کتاب توجه بسیار اساسی برای آن نمایند. صفحات اولیه کتاب شامل عناصر و مواردی عمومی است که این عناصر با توجه به ماهیت کتابها گاهاً متفاوت میشود. در این مطلب سعی نمودهایم به رایجترین اصول طراحی صفحات اولیه کتاب اشاره نماییم.
- نیم صفحه عنوان (Half Title Page): این صفحه میبایست صرفاً حاوی عنوان کتاب باشد و هیچ چیز دیگری در این صفحه ذکر نمیگردد.
- صفحه عنوان: صفحه عنوان در کتاب میتواند شامل عنوان کتاب، زیرعنوان، نام مؤلف، نام ویرایشگر، نام ناشر و اطلاعات مشابهی باشد که در صفحات دیگر درج نمیشود.
- صفحه کپیرایت: این صفحه که گاهاً صفحه کپیرایت نیز به آن اطلاق میگردد، شامل اطلاعات فنی و قانونی درباره کتاب است که خود حاوی هشدار کپیرایت، هشدار قانونی، اطلاعات انتشار، اطلاعات چاپ (چندمین چاپ) و شماره ISBN میشود.
- صفحه تقدیم: این صفحه مشخصاً زمانی آورده میشود که شما تصمیم بگیرید کتاب را به شخص یا به موارد دیگری تقدیم کنید.
- فهرست مطالب: فهرست مطالب در همه کتابها ذکر نمیگردد. این بخش در کتابهای رمان میتواند به این صورت باشد که شماره هرکدام از قسمتهای رمان را جلوی آن بنویسد و یا در کتب دانشگاهی میتواند شامل معرفی صفحات هر یک از فصول بعلاوه صفحههای هر یک از زیرعنوانهای یک فصل باشد.
- صفحه تقدیر و تشکر: این صفحه میتواند شامل نام افرادی باشد که مؤلف آنها را در به وجود آوردن این اثر یاری کردهاند. کمک آنها میتواند مالی، اخلاقی، ویرایشی و فنی بوده باشد.
- مقدمه یا پیشگفتار: این بخش توسط مؤلف کتاب نوشته میشود و معمولاً در نزد بسیاری از خوانندگان طرفداران زیادی دارد. یقیناً نگارش یک مقدمه خوب میتواند ارزش و اهمیت کتاب را بالاتر ببرد و خواننده را ترغیب نماید تا کتاب را مطالعه کند.
نگارش کتاب پر فروش و چند پیشنهاد عالی
نگارش و چاپ کتاب فرآیندی پیچیده است و مستلزم داشتن مهارتهای مختلفی است. داشتن ذوق نویسندگی خوب یک شرط لازم اما نه کافی برای خلق کتابی پرفروش است. گاهاً اتفاق میافتد که کتابی از لحاظ محتوا بسیار خوب نگارش شده است اما فروش خوبی ندارد؛ یا اینکه کتابی از لحاظ طراحی جلد و کیفیت صفحات و موارد مشابه بسیار خوب است اما باز فروش بالایی ندارد.
با مطالعه رفرنسهای مختلف و بررسی نظرات ناشران معتبر و نویسندگان مجرب در قالب مطلبی با عنوان نگارش کتاب پر فروش و چند پیشنهاد عالی برای آن به ذکر عوامل مؤثر در پرفروش بودن برخی کتابها خواهیم پرداخت:
۱. داشتن یک موضوع بهروز و مشخص: اگر در وبسایت آمازون یا وبسایتهای مشابه فروش کتاب ایرانی جستجویی کنید خواهید دید برخی از کتابها با موضوعات خاصی به وفور چاپ میشوند و استقبال خوبی نیز از آنها میشود.
برای مثال، کتابهایی که در زمینه رژیم غذایی و صنعت غذایی چاپ میشوند را مشاهده کنید. همهروزه کتابهای زیادی که در حیطه رژیم غذایی هستند چاپ و نشر میشوند و بهصورت شگفتانگیز نیز فروش دارند. میتوان گفت که اگر میخواهید کتابی را منتشر کنید به نیازهای خوانندگان توجه نمایید.
برای مثال، اگر در حال نوشتن کتابی با عنوان «نجاتیافته از سرطان» هستید، دقت داشته باشید به نوع خاصی از سرطان اشاره کنید و به خوانندگان خود بگویید که چگونه میتوانند نتایج مشابه را بگیرند و از بیماری خود خلاص شوند.
۲. ویرایش قوی کتاب: ویرایش فنی و نگارشی کتاب مساوی است با میزان احترامی که شما به خوانندگان خود میگذارید. اگر ویرایش کتاب ضعیف باشد بهصورتی که متن اشکالات املایی حتی به میزان ۳ یا ۴ عدد باشد یا اینکه متن نگارش شده نیازمند ویرایش ادبی باشد در ذهن خواننده این تصور به وجود میآید که مؤلف کتاب همین که کار نگارش را تمام کرده آن را برای چاپ ارسال نموده و روانه بازار کرده است. بنابراین، جهت احترام به خوانندگان خود کتاب را قبل از چاپ ویرایش کنید.
۳. کتاب با قدرت خوبی نگارش شده باشد: برخی کتابها حتی با داشتن ویرایشگران قوی، بازهم متن جالب و جذابی ندارند. به نویسندگان توصیه میشود که فقط به فکر فروش کتاب خود نباشند بلکه بستری را آماده کنند تا بتوانند با خوانندگان خود در ارتباط باشند و نظرات و پیشنهادات آنها دریافت کرده و محتوای نگارشی خود را قویتر کنند.
۴. طراحی جلد حرفهای: بارها در همین وبسایت به لزوم طراحی جلد کتاب پرداختهایم. اکنون این امر ثابت شده است که جلد تمیز و شفاف، حرفهای، خوانا و خلاق باعث میشوند که کتاب فروش بیشتری داشته باشد. نویسندگان و ناشران قوی اذعان میدارند که توجه به جلد کتاب به قدری مهم است که برای آن نویسنده حتی میتواند هزینه بالایی از هزینههای چاپ کل کتاب پرداخت کند. خوانندگان متوجه عناصر موجود در جلد کتاب میشوند؛ واقعیت این است که هرچقدر جلد کتابی جذاب و حرفهای باشد این احتمال در ذهن خوانندگان شکل میگیرد که به همان میزان محتوای کتاب نیز جذاب و جالب باشد.
۵. طراحی داخلی بسیار قوی: اینکه شما برای طراحی صفحات داخلی کتاب از نرمافزار ورد استفاده میکنید یا نرمافزارهای حرفهای مانند نرمافزار InDesign یکی از مباحث مهم میتواند قلمداد شود. دقت کنید که استفاده از نرمافزار ورد برای طراحی صفحات کتاب و ایجاد پس زمینه یک کار حرفهای نیست. اگر قصد دارید بهصورت حرفهای طراحی کنید باید ابزار حرفهای نیز داشته باشید. نرمافزارهایی مانند InDesign صرفاً برای انجام کار طراحی ساخته شدهاند و یقیناً برونداد حرفهایتری ارائه میدهند.
۶. فرآیند چاپ و آمادهسازی معقول: تولید یک کتاب با کیفیت که توان فروش داشته باشد زمانگیر است. هرچقدر سعی کنید فرآیند ذکر شده را کوتاه کنید به همانقدر در نتیجه و کیفیت کتاب تأثیر آن را خواهید دید. بنابراین، عجله در فرآیند آمادهسازی کتاب کاری بیهوده است و موجب میشود که نقصهای بزرگ و تأثیرگذاری ایجاد شود.
توصیههای جامع از نگارش تا چاپ کتاب
نگارش و چاپ کتاب خوب یک موفقیت بزرگ محسوب میشود. نگارش و چاپ کتاب خوب این شانس را به شما میدهد که نام خود را به خوانندگان معرفی کنید و در میان آنها شهرتی کسب کنید و در کنار آن درآمدی نیز داشته باشید.
در این مطلب سعی میکنیم برخی از بهترین نکات ممکنه را در نگارش و چاپ کتاب گردآوری کنیم. واقعیت این است که بسیاری از نویسندگان معروف اگر نوشتههای خود را در صندوق خانه خود نگه میداشتند به شما اطمینان میدادیم که هیچ وقت شهرتی کسب نمیکردند. در واقع این نگارش کتاب و چاپ و انتشار آن است که میتواند این مزیت را به شما ارائه کند. همچنین، تا زمانی که کتابی به وجود نیامده و خوانده نشود، هیچگاه نمیتوان نوشتههای فردی را ارزیابی کرد و خوانندگان نیز به دنبال آثار او باشند.
بنابراین، تبلیغات منفی دیگران را کنار بگذارید و کارتان را شروع کنید. بسیاری از بزرگترین نویسندگان قبل از اینکه کتابی را بنویسند اگر به دوستان و آشنایان آنها گفته میشد که در ۲۰ سال آینده این فرد تبدیل به مشهورترین نویسنده جهان خواهد شد، شاید پوزخندی تحویل شما میدادند. یا بارها برخی ورزشکاران را دیدهاید که قبل از ورود به ورزش حرفهای بسیاری باور نمیکردند که این فرد بتواند حتی روزی در ورزشگاه بهعنوان تماشاگر حاضر شود؛ اما با تعجب و شگفتی دوستان و آشنایان بعد از مدت کوتاهی در بهترین عرصههای بینالمللی ورزشی حاضر شده و حتی قهرمانیهای بسیار مهمی را کسب نمودهاند.
بنابراین، واکنشهای منفی احتمالی اطرافیان را کنار بگذارید و اگر به کار نویسندگی علاقه دارید شروع کنید. در این مطلب قصد داریم به چاپ کتاب و توصیف جامع فرآیند آن بپردازیم و نکات مهم و مراحل آن را بازگو کنیم.
مرحله اول: نگارش کتاب
انتخاب موضوع: اولین قدم در تألیف کتاب، انتخاب موضوع کتاب است. شما باید موضوعی را انتخاب کنید که به آن علاقه دارید و در مورد آن اطلاعات کافی دارید.
تحقیق و جمعآوری اطلاعات: پس از انتخاب موضوع، باید به تحقیق و جمعآوری اطلاعات در مورد آن بپردازید. شما میتوانید از طریق مطالعه کتابها، مقالات، وبسایتها و … اطلاعات مورد نیاز خود را جمعآوری کنید.
تهیه طرح کلی کتاب: پس از جمعآوری اطلاعات، باید طرح کلی کتاب خود را تهیه کنید. طرح کلی کتاب باید شامل فهرست مباحث، عناوین و زیرعنوانها باشد.
نوشتن متن: پس از تهیه طرح کلی کتاب، نوبت به نوشتن متن کتاب میرسد. در هنگام نوشتن متن، باید به نکاتی مانند وضوح، دقت، اختصار و جذابیت توجه کنید.
ویرایش و بازنویسی: پس از نوشتن متن، باید آن را به دقت ویرایش و بازنویسی کنید تا از نظر املایی، نگارشی و دستوری ایراد نداشته باشد.
در ادامه به توضیح کامل و جامع نگارش کتاب میپردازیم:
۱ تدوین لیست ایدهها: فهرستی از ایدههای خلاقانه خود را تهیه کنید و سپس یکی از آنها را برای نگارش کتاب انتخاب نمایید.
- از اینجا شروع کنید که در حقیقت چه نوع کتابی را میخواهید نگارش کنید. آیا قصد دارید کتابی علمی و دانشگاهی در حیطههای ریاضی، اقتصاد و غیره چاپ کنید یا میخواهید رمان بنویسید و یا زندگینامه خود را نگارش کنید؟
- هر نوع کتابی که انتخاب کنید خوب است اما نکته اصلی در این ماجرا این است که شما در حقیقت بدانید ایدهتان چیست و آن را دنبال کنید.
- استفن کینگ نویسنده معروف میگوید که ایدههایی که به ذهنتان میآید را ننویسید! به زعم او نوشتن ایدهها بهترین راه برای زنده نگه داشتن دائمی ایدههای بد است! البته این گفته استفن کینگ به این معنی نیست که شما نباید ایدههای خود را بنویسید. بیشتر منظور او این است که اگر یک ایدهای خوب و قوی باشد بدون اینکه در جایی نوشته شود به راحتی میتواند در ذهن نویسنده باشد. منظور او این است که ایدهای که اگر شما سریعاً در جایی ننویسید فراموش خواهید کرد احیاناً ایده ضعیفی است. سعی کنید ایدههایتان را بنویسید.
- همین که توانستید ایدهای الهامبخش به دست آورید، شروع به نگارش کتاب کنید.
۲ نگران اشتباهها نباشید، آنها را میتوانید بعداً اصلاح کنید.
به جزییات و اشتباهات کوچک توجه نکنید وسواس به خرج ندهید و فقط بنویسید. اگر شما در آغاز به جزییات بپردازید و سعی کنید هیچگونه اشتباهی در نگارش وجود نباشد، نمیتوانید داستان را به جلو ببرید.
- هنگام نوشتن کتاب نسخههای اولیه مختلفی به وجود میآید. رفته رفته این نسخ اولیه تکمیلتر میشوند و شاید در نهایت نسخه نهایی به شکلی درآید که در مقایسه با نسخههای اولیه تغییرات گستردهای را بر خود دیده باشد. این نکته بسیار مهم است: در نظر داشته باشید که شما در آغاز صرفاً میخواهید ایده خام موجود در ذهنتان را به کلمات تبدیل کنید و بر روی کاغذ بیاورید. بنابراین، وسواس را در مراحل مقدماتی کنار بگذارید. بسیاری از نویسندگان مبتدی از این مسئله آگاهی ندارند و همینکه ۱۰ یا ۲۰ صفحه از کتاب را مینویسند شروع به ارزیابی آن توسط خود یا دیگران میکنند و از آنجایی که اعتمادبهنفس کمی دارند احتمال بسیار زیاد با بازخوردهای منفی روبرو شده و نگارش را به کل کنار بگذارند. از اینرو نکتهای که در بالا گفتیم بسیار حائز اهمیت است. شما در نسخههای اولیه کتاب میخواهید صرفاً ایده خود را پیادهسازی کنید. این کار شبیه مجسمهسازی است. اگر فردی غیرحرفهای به مراحل اولیه مجسمهسازی نگاه کند یا اگر مجسمهساز در اوایل کار خود از افراد غیرحرفهای کنار خود درباره کیفیت کار خود نظرخواهی کند مطمئناً بازخورد منفی خواهد گرفت اما بعد از گذر زمان و شکل گرفتن کار، نظرات متفاوت خواهد بود.
- بر روی شخصیتهای داستان خود تمرکز کنید. بدیهی است که کتب دانشگاهی از این امر مستثنی هستند. در کتابهای رمان، خوانندگان بسیار علاقهمند به شخصیتها میشوند و موقعیتها و فضاهایی که نویسنده آن شخصیتها را قرار میدهد. هرچند برنامه و طرح داستان در ظاهر داستان را به جلو میبرد، اما ارتباطات و کنشهایی که شخصیتهای داستان با همدیگر دارند و کیفیت آنها در واقع داستان را پر خواننده و پرفروش میکند.
- به این تمرکز کنید که درباره چه کسی مینویسید. بعد از مشخص شدن پاسخ سؤال «چه کسی»، به سؤالات دیگر یعنی «چه زمان»، «چه چیز»، «کجا»، «چرا» و «چگونه» پاسخ دهید. سعی کنید در نگارش رمان خود به این سؤالات دقیق پاسخ دهید. مثلاً داستان شما درباره مردی کهنسال است. در مراحل دیگر باید در داستان بگویید این داستان چه زمانی اتفاق افتاده، چه چیزهایی وجود دارد، کجا اتفاق افتاده، چرا اتفاق افتاده و چگونگی آن را نیز بیان نمایید.
۳. برنامه روزانه برای نگارش کتاب داشته باشید. منظورمان این نیست که طوری برنامهریزی کنید که در طول روز بیشتر اوقات به کار نوشتن بپردازید. برعکس، منظورمان این است که برای خود روزانه مشخص کنید که حداقل چقدر میتوانید بنویسید، سپس حداقل خود را رعایت کنید.
- اینکه شما مقرر کردهاید روزانه ۳۰۰ کلمه بنویسید یا اینکه تصمیم دارید روزانه ۱ ساعت بنویسید بهتر است عزم خود را برای رعایت تصمیم خود جزم کنید. ۳۰۰ کلمه در روز نمیتواند آمار خوبی باشد اما برای شروع کار نوشتن خیلی خوب است. اگر سرتان شلوغ است و وقت آزاد ندارید میتوانید اهداف کوچکتری را انتخاب کنید تا بهراحتی به آن اهداف برسید.
- اهداف بزرگ بهسختی بدست میآیند و باعث میشوند که احتمالاً بعد از ناکامی در رسیدن به آن مدتی بعد کلاً کار نگارش را ترک کنید. اگر قدمهای خود را کوچکتر شروع کنید، این انگیزه و توان را خواهید داشت که رفته رفته خود را تقویت کنید و در نهایت به هدف بزرگ نیز دست یابید.
- میتوانید بعد از گذشت مدتی اهدافتان را بزرگتر کنید. اگر در آغاز با ۳۰۰ کلمه شروع کردهاید میتوانید در مراحل بعد به ۵۰۰، ۱۰۰۰ و ۱۵۰۰ و … کلمه در روز افزایش دهید. در کار نوشتن پدیدهای وجود دارد که معمولاً نویسندگان حتی مجرب با آن مواجه میشوند. این پدیده توفق نام دارد. یعنی شما هرچند انگیزه و توان نوشتن را ندارید اما عملاً هیچ چیزی به ذهنتان نمیآید بنویسید. در اینجا بهتر است اطلاع داشته باشید که بزرگترین نویسندگان هم به این مسئله دچار میشوند و امری رایج است. بهتر است همان وقت را برای نگارش بگذارید هرچند اگر نتوانستید حتی یک کلمه نیز بنویسید. میتوانید در این زمان نوشتههایتان را مرور کنید و بخوانید. بعد از مدتی کوتاه این پدیده از بین خواهد رفت و شما مجدداً به نوشتن خواهید پرداخت.
- در یک اتاق ساکت و آرام کار نوشتن را انجام دهید. حتی اگر عادت دارید بیرون از خانه و در پارکها و کافیشاپها بنویسید، سعی کنید گوشهای دنج را برای خود انتخاب کنید تا با بالاترین حد تمرکز بنویسید.
۴. سختکوش باشید. بسیاری از نویسندگان کار خود را با قدرت شروع میکنند اما در ادامه به خاطر سرعت کمی که دارند مضطرب، خسته و ناامید میشوند. بهترین راه مقابله با این حالت آن است که خودتان را به زور هم که شده بر روی صندلی نگه دارید. واقعیت هیچ کاری راحت نیست و در همه کارها انسانها احساس خستگی میکنند. نسل بشر و حیوانات به این خاطر هنوز ادامه دارد که والدین انسان مخصوصاً مادر سختی و تلاش بسیاری را به تحمل کرده است. اگر تحمل این سختی اتفاق نمیافتاد هیچ نوزادی به بلوغ نمیرسید. بنابراین، حتماً باید خود را تحت فشار بگذارید و سختکوش باشید.
- رسیدن به هدف روزانه سرلوحه کارتان باشد. خودتان را بر روی صندلی به اسارت بگیرید تا هدف روانهتان را تمام کنید. غیر از این پیشرفتی حاصل نخواهد شد.
- بسیاری از نویسندگان، کار نویسندگی را در کنار کار و یا مسئولیتهای متفاوت خود انجام دادهاند. برای مثال، جان گریشام، بسیاری از کتابهای پرفروش خود را در کنار کار وکالت خود نگارش کرده است. او صبحها زودتر بیدار میشد و یک صفحه از کتاب را مینوشت.
- نویسندگی را همانند عادت به غذا خوردن تبدیل به یک رفتار حیاتی برای خود کنید. جایی را برای انجام این کار اختصاص دهید و در زمانهای خاصی در آنجا حاضر شوید و کارتان را انجام دهید.
۵. از دیگران بازخورد دریافت کنید. احتمالاً شما فردی محافظهکار باشید و بخواهید مادامی که کتاب تمام نشده و به چاپ نرسیده در دسترس دیگران قرار ندهید. اما این کار اشتباه است. از افرادی که به آنها اعتماد دارید و میدانید که با شما صادق هستند نظرخواهی کنید و نوشتههایتان را در اختیار آنها قرار دهید.
- اگر انجمنی در نزدیکی محل سکونتان وجود دارد که در آن نویسندگان شرکت میکنند، در آن شرکت کنید. این گروه به شما کمک خواهند کرد که ایدههایتان را پروبال دهید و خود را بروزتر کنید.
- از اینترنت استفاده کنید. اگر به چنین گروههایی دسترسی ندارید، از اینترنت استفاده کنید و بخشهایی از کتاب خود را با انتشار در آنها به ارزیابی بگذارید. در فضای مجازی کانالها و گروههایی وجود دارند که با ارائه بازخوردهای خوب میتوانند به شما کمک کنند.
مرحله دوم: ویرایش کتاب و آماده شدن برای چاپ کتاب
۱. کتاب خود را سازماندهی کنید. همین که کار نگارش کتاب تمام شد، سعی کنید براساس دستورالعملهای ناشرین، آن را سازماندهی کنید. در زیر به برخی از دستورالعملهای مهم و کلی اشاره میکنیم.
الف) کتاب داستان کودکان
- برای گروه سنی ۵ تا ۸ سال بهتر است کتاب بین ۵ هزار تا ۱۰ هزار کلمه باشد.
- رده سنی ۸ تا ۱۰ سال بهتر است کتاب بین ۱۰ تا ۳۰ هزار کلمه باشد.
- برای گروه سنی ۱۱ تا ۱۴ سال بهتر است کتاب بین ۳۰ تا ۵۵ هزار لغت داشته باشد.
ب) رمان بزرگسالان
- برای گروه سنی بین ۱۳ تا ۱۶ سال کتاب بهتر است ۴۰ تا ۶۰ هزار کلمه باشد.
- برای افراد بالغ و بالای ۱۶ سال بهتر است کتاب بین ۴۰ تا ۱۰۰ هزار کلمه داشته باشد.
قطعاً دستورالعملهای دیگری نیز وجود دارد که شما میتوانید این دستورالعملها را با برقراری تماس با همکاران ما در انتشارات کتیبه نوین دریافت کنید.
۲. بررسی مجدد و ویرایش مجدد داستان. کار ویرایش را زود تمام نکنید. بارها و بارها سعی کنید کتابتان را ویرایش کنید و از این کار خسته نشوید.
- بعد از اتمام کار نگارش کتاب سعی کنید اول چند روزی استراحت نمایید سپس کار ویرایش کتاب را شروع کنید. ویرایش بلافاصله بعد از اتمام نگارش باعث میشود که شما برخی اصول را از یاد ببرید.
- هنگامی که کار ویرایش کتاب را شروع کردید، اگر به هر دلیلی در تغییر برخی از بخشهای کتاب ناتوان شدید، سعی کنید ویرایش را ادامه ندهید. چون احتمال دارد بعداً آن بخشی را که نتوانستید تغییر دهید را تغییر بدهید و مجبور شوید ویرایش سایر بخشها را نیز مجدداً انجام دهید.
- ویرایش زیاد هم میتواند خوب باشد و هم بد. بنابراین، اجازه دهید دیگران نیز کار شما را بخوانند و ویرایش کنند. دید فرد دیگر متفاوت با دید شماست و احتمال دارد آنچه که شما ندیدهاید را دیگران ببینید.
- اجازه دهید دیگران توصیههایی برای کتاب شما داشته باشند و آنها را بنویسند. شما میتوانید بعداً این توصیهها را بخوانید و بعداً در صورتی که آنها وارد باشند تغییرات همسو را اعمال کنید.
- قرار نیست توصیههای دیگران را مو به مو اجرا کنید. شاید شما نخواهید برخی از توصیههای انجام شده را عملیاتی کنید و به نظر شما انجام این توصیهها ساختار داستان را به هم ریزد.
۳. برای کتابتان یک ویراستار یا ویرایشگر انتخاب کنید. ویرایش انواع مختلفی دارد و مطمئن باشید شما نخواهید توانست همه انواع این ویرایشها را خودتان به تنهایی انجام دهید. ویرایشگری یک شغل حرفهای است و برای اینکه کارتان حرفهای باشد یک ویرایشگر پیدا کنید. فراموش نکنید که کنار هر نویسنده بزرگی یک ویرایشگر خوب نیز وجود داشته و دارد.
- ویرایشگر خوب میتواند روایت داستان شما را راحتتر و روشنتر و شفافتر کند و گیجی احتمالی خواننده را از بین ببرد.
- ویرایشگر میتواند زبان روایت داستان را به شکلی تغییر دهید که هیچگونه ابهامی در آن دیده نشود و از استفاده بیمورد و مداوم شما از برخی اصطلاحات و افعال که باعث رنجش خواننده میشود جلوگیری کند.
- ویرایشگر کتاب شما را از هر نظر به یک کتاب حرفهای تبدیل خواهد کرد.
۴. آخرین بازبینیها را انجام دهید و کارتان را آماده چاپ بکنید. بعد از اینکه شما و ویرایشگرتان کار ویرایش را به اتمام بردید، به نکات زیر توجه کنید تا مطمئن شوید همه چیز خوب است:
- مطمئن شوید که عنوان خوب و جذابی را برای کتابتان انتخاب نمودهاید.
- در شبکههای اجتماعی نسبت به کتاب خود بحثها را شروع کنید. میتوانید در شبکههای اجتماعی صفحهای را درست کنید و درباره کتابتان اطلاعات هیجانانگیز ارائه دهید تا ذهن خوانندگان و توجه آنها را جلب کنید.
مرحله سوم: چاپ کتاب تألیفی
سعی کنید ناشری خوب انتخاب نمایید. برحسب موضوعیت کتابتان سعی کنید ناشر مناسبی را انتخاب کنید. ناشران افرادی حرفهای هستند که میتوانند در دریافت مجوزها، چگونگی چاپ کتاب، انتخاب نوع صفحه و طراحی جلد و موارد دیگر مشاورههای تخصصی ارائه دهند.
- به یاد داشته باشید که شما همیشه به ناشر احتیاج خواهید داشت. اگر ناشری را انتخاب نکنید و سعی کنید تمام کارهای چاپ را خودتان انجام دهید، بهزودی متوجه خواهید شد که چرا تأکید داریم تا ناشری را انتخاب کنید. واقعیت وجود فرآیندهای مختلف و پیچیده و وقتگیر در چاپ کتاب به حدی است که شما نخواهید توانست به سادگی آن را پیش ببرید.
- ناشرین معمولاً دستورالعملهای خاصی برای چاپ کتابهای خود دارند. بنابراین، سعی کنید قبل از یافتن ناشر، تغییرات اضافی در نمای ظاهری کتاب اعمال نکنید. ناشران با داشتن نیروی انسانی متخصص، خواهد توانست دستورالعملهای خود را پیاده سازند و یا با ارائه دستورالعملهای خود، به شما اطلاع خواهند داد که تغییرات چگونه باید اعمال گردد. منظور از تغییرات مواردی مانند:
- فونت مورد استفاده
- سایز مورد استفاده
- وجود یا عدم وجود خلاصه کتاب
- مقدمه و پیشگفتار
- و موارد دیگر
همکاری و مشارکت با انتشارات کتیبه نوین در تألیف کتاب
انتشارات کتیبه نوین با داشتن طیف وسیعی از متخصصین و جلب مشارکت اساتید و نخبگان کشور موفق شده است شبکهای را ایجاد کند تا به تمام کسانی که علاقهمند به تألیف کتاب هستند یاری رساند تا بتوانند کتابهایی با کیفیت بالا و مطابق استانداردهای روز جهانی چاپ و نشر نمایند.
تمرکز بخش کتاب انتشارات کتیبه نوین بر روی تألیف کتابهایی با موضوعاتی است که کتابهای فارسی به آن موضوعات کمتر نگارش شده است. تا بدینوسیله پیوندی میان علم روز دنیا و دانش بومی کشور ایجاد نماید و منابع لازم علمی را برای سایر محققین فراهم نماید. تا بدینوسیله گامهای مؤثری در تولید دانش بومی برداشته شود.
بدینوسیله از پژوهشگران برای همکاری در تألیف و نگارش و چاپ کتاب دعوت به عمل میآید.