روش صحیح مطالعه کتاب به افزایش تمرکز، درک عمیقتر مطالب و بهبود به خاطر سپردن محتوا کمک میکند. برای داشتن یک مطالعه مؤثر، میتوان از مراحل و تکنیکهای زیر استفاده کرد:
تعیین هدف
قبل از شروع به مطالعه، هدف خود را مشخص کنید. به دنبال پاسخ به این پرسشها باشید:
- چرا این کتاب را میخوانید؟
- به دنبال یادگیری چه موضوعی هستید؟ تعیین هدف به شما کمک میکند تا انگیزه بیشتری برای مطالعه داشته باشید.
محیط مناسب مطالعه
محیطی آرام و بدون حواسپرتی برای مطالعه انتخاب کنید. نور کافی، صندلی راحت و عدم وجود عواملی مانند گوشی موبایل یا تلویزیون، میتوانند تمرکز شما را افزایش دهند.
برنامهریزی و زمانبندی
برای مطالعه کتاب یک برنامه روزانه یا هفتگی مشخص کنید. مطالعه طولانی مدت و بدون استراحت ممکن است باعث کاهش تمرکز شود. سعی کنید در هر جلسه مطالعاتی، 25 تا 50 دقیقه به مطالعه بپردازید و سپس یک استراحت کوتاه (5-10 دقیقه) داشته باشید.
پیشخوانی
قبل از شروع به خواندن متن اصلی، یک مرور کلی روی فهرست مطالب، عنوانها، مقدمه و خلاصه کتاب داشته باشید. این کار به شما کمک میکند تا به ساختار کلی کتاب و موضوعات مهم آن پی ببرید و ذهن خود را آماده کنید.
استفاده از روشهای فعال یادگیری
برای درک بهتر و بهخاطر سپردن مطالب، از روشهای فعال یادگیری مانند توضیح دادن مطالب به دیگران، مرور و تست خودی، و استفاده از نقشههای ذهنی (Mind Maps) بهره ببرید.
برقراری ارتباط با مطالب
سعی کنید مطالب کتاب را به دانش قبلی و تجربیات خود پیوند دهید. این کار به درک عمیقتر و ماندگاری طولانیتر مطالب کمک میکند.
استراحت منظم و خواب کافی
مطالعه به مدت طولانی و بدون استراحت ممکن است منجر به کاهش کارایی و تمرکز شود. داشتن خواب کافی و استراحت منظم بین جلسات مطالعه، به فرآیند یادگیری کمک شایانی میکند.
خلاصهنویسی و بازخوانی
پس از اتمام مطالعه هر فصل یا کتاب، خلاصهای از مطالب کلیدی بنویسید و آن را بازخوانی کنید تا مفاهیم مهم به ذهن شما بهتر منتقل شوند.
یادداشتبرداری
احتمالاً شما بخواهید وقت زیادی را صرف نوشتن مطالب خوانده شده نکنید. اما نوشتن خلاصه کوتاه در انتهای هر فصل یا بخش میتواند به شما در یادآوری حقایق یا جزئیات مهم کمک کند. اگر در حال خواندن رمان هستید، یک خلاصه کوتاه دو یا سه جملهای میتواند به شما در پردازش آنچه خواندهاید کمک کند.
در صورت نیاز به یافتن یک صحنه خاص یا دیالوگ خاص بعد از سپری شدن چند مدت، این خلاصهها بسیار مفید خواهند بود. اگر کتاب دانشگاهی است، غالباً استفاده از اصطلاحات کلیدی در انتهای یک فصل یا خلاصهای کوتاه از بخشهای مهم، مفید خواهد بود.
طرح سؤال
اینکه اگر شما در فهم بخشی از آنچه که خواندهاید مشکل دارید چیز عجیبی نیست. حاشیه کتاب مکان مناسبی برای ثبت سوابق چیزی است که شما در بخشی از کتاب احساس سردرگمی میکند. صفحهای را میخوانید ولی نمیدانید چه میگوید مشکلی وجود دارد؛ یا اینکه جمله یا اصطلاحی به کار رفته است که بسیار پر معنی و زیباست و نیاز دارید روی آن بیشتر فکر کنید. اینجا میتوانید از حاشیهنویسی استفاده کنید.
اما شما میتوانید به سؤالات پیچیدهتری توجه کنید، حتی اگر ممکن است جواب روشنی برای آن وجود نباشد.
بهعنوان مثال، ممکن است بدانید که چرا نویسنده تصمیم به نوشتن یک صحنه به روشی خاص است یا اینکه آیا یک مورخ در کتاب تاریخی در حال تفسیری اشتباه است یا خیر. این سؤالات در درک شما از کار به شما کمک میکند و همچنین میتواند مباحث خوبی را برای بحث در کلاس ایجاد کند.
پیشبینی روند کتاب
اگر شما در حال خواندن رمان یا نمایشنامه یا متن نوشتاری از هر نوع هستید، انجام پیشبینیها در هنگام خواندن بسیار مفید است. شما ممکن است سعی کنید حدس بزنید که چگونه یک شخصیت میتواند وضعیتی را اداره کند یا آنچه در مرحله بعد رخ خواهد داد.
معمولاً این پیشبینیها بهخودیخود جالب نیستند و شما میتوانید بعد از اتمام رمان به عقب برگردید و پیشبینیهای خود را مرور کنید و ببینید چه اتفاقاتی را توانستهاید دقیق پیشبینی کنید و کدام را نه. چه جنبههایی از کتاب به شما اجازه میدهد بهدرستی حدس بزنید که چه اتفاقی خواهد افتاد؟
اگر نه، چرا فکر میکنید اشتباه کردهاید؟ آیا نویسنده عمداً شما را گمراه کرده است، یا شاید شما نادرست به تفسیر بخش قبلی کتاب بپردازید؟ اگر کتب دانشگاهی باشد شما میتوانید نتیجه حاصل شده را حدس بزنید و خود را به چالش بکشید. مخصوصاً زمانی که در حال مطالعه مقالات دانشگاهی هستید.
مشخص کردن اصطلاحات کلیدی
اگر شما در حال کار روی یک پروژه تحقیقاتی هستید، ممکن است قسمتهایی از متن را که میتواند در مقاله شما مفید باشد را یادداشت کنید یا آنها را مشخص کنید. در اینجا منظور نقلقولهای مهم یا دادهها یا ایدههای مهم میتواند باشد.
انجام این کار باعث صرفهجویی در وقت در هنگام نیاز به یافتن مدرک برای استفاده در سخنرانی یا کار میشود. به جای اینکه یکبار دیگر کل کتاب را مطالعه کنید، میتوانید در عوض یادداشتهای خود را جستجو کنید.
مرور مطالب خوانده شده
بسیار مهم است؛ شما حتی وقتی یک رمان را مطالعه میکنید نیاز دارید در ذهنتان به مرور آنچه که برای شما مهم بود بپردازید. چه پیشبینیهایی کردید، چه مواردی مهم بود، چه نقلقولهایی را دوست داشتید و موارد دیگر.
همیشه به خاطر داشته باشید، زمانی شما به بیشترین حد ممکن از یک کتاب استفاده خواهید کرد که خود را به اشکالی که در بالا ذکر شده با کتاب درگیر کنید.
در نهایت، باید چنین جمعبندی کنیم که هر کتابی را باید با هدف یادگیری خواند و الا اگر قرار باشد فقط به تعداد کتابهای خوانده شده اضافه کنیم، در حقیقت در حال وقت تلف کردن هستیم و برای یادگیری در حال خواندن کتاب نیستیم.
این تکنیکها باعث میشود که مطالعه شما مؤثرتر و لذتبخشتر باشد و بهجای صرف وقت طولانی بدون نتیجه، بهرهوری بیشتری داشته باشید.