کتاب تألیفی چیست؟
کتاب تألیفی به کتابی گفته میشود که محتوای آن بهطور کامل توسط یک یا چند نویسنده ایجاد شده باشد و نتیجه کار خودِ نویسندگان است، بهعبارتی دیگر، در این نوع کتابها، اطلاعات، دیدگاهها، تحلیلها و مفاهیم بهطور مستقل و از طریق پژوهش یا تفکر نویسندگان شکل میگیرد.
این کتابها میتوانند در زمینههای مختلف علمی، ادبی، فرهنگی، اجتماعی، تاریخی، دینی، یا هنری نوشته شوند و معمولاً نیاز به تحقیق و بررسی دقیق دارند. کتابهای تألیفی میتوانند بهطور کلی شامل رمانها، داستانها، کتابهای علمی و آموزشی، ترجمهها و هر نوع نوشتهای باشند که به صورت اصلی و بدون کپیبرداری از آثار دیگر خلق شده است.
ویژگیهای کتاب تألیفی
- اصالت و نوآوری: کتابهای تألیفی معمولاً دارای ایدههای نو و تازه هستند و نویسنده با دیدگاه یا رویکردی تازه به موضوعات پرداخته است.
- پژوهش و تحقیق: بسیاری از کتابهای تألیفی، بهویژه در زمینههای علمی و تخصصی، نیاز به تحقیقات و پژوهشهای گسترده دارند. نویسنده ممکن است منابع مختلف را بررسی کرده و سپس بر اساس تحلیل خود محتوا را تدوین کند.
- نویسندهای مستقل: در کتابهای تألیفی، نویسنده یا نویسندگان بهطور مستقل به نوشتن پرداخته و اثر خود را بر اساس تجربه، دانش، و تفکرات شخصی خود ایجاد میکنند.
- در نظر گرفتن مخاطب هدف: کتابهای تألیفی معمولاً با هدف خاصی نوشته میشوند، چه برای آگاهیرسانی، چه برای سرگرمی، یا چه برای آموزش به گروه خاصی از مخاطبان.
انواع کتابهای تألیفی
کتابهای تألیفی را میتوان به چند دسته تقسیم کرد که شامل انواع مختلف آثار علمی، فرهنگی، هنری و داستانی میشود:
- کتابهای علمی و تخصصی: این کتابها در زمینههای مختلف علمی و تخصصی مانند پزشکی، روانشناسی، مهندسی، تاریخ، علوم اجتماعی، و سایر رشتهها تألیف میشوند. نویسندگان این کتابها معمولاً با استفاده از پژوهش و تجزیه و تحلیلهای دقیق، مفاهیم جدیدی را ارائه میدهند.
- کتابهای ادبی و داستانی: این دسته شامل رمانها، داستانهای کوتاه، شعر، نمایشنامهها و آثار ادبی میشود که بهطور خلاقانه توسط نویسنده تألیف شدهاند.
- کتابهای آموزشی: این نوع کتابها برای آموزش و تربیت خوانندگان نوشته میشوند و میتوانند شامل کتابهای کمک درسی، راهنماییها، کتب دانشگاهی، و منابع آموزشی برای هر سطح تحصیلی باشند.
- کتابهای دینی و فلسفی: بسیاری از کتابهای تألیفی به موضوعات دینی و فلسفی میپردازند و نویسندگان این آثار معمولاً نظرات و تفکرات خود را در مورد مسائل معنوی، اخلاقی، یا جهانشناسی بیان میکنند.
- کتابهای خودیاری (Self-help): این دسته از کتابها معمولاً به کمک فردی برای غلبه بر مشکلات روانی، اجتماعی، یا فردی پرداخته و نویسنده در آنها تجربیات، روشها یا توصیههای خود را برای بهبود کیفیت زندگی به اشتراک میگذارد.
تفاوت کتاب تألیفی با کتاب ترجمهای
- کتاب تألیفی: در این نوع کتابها، تمام محتوا و اطلاعات بهطور مستقیم از تفکر و تحقیق نویسنده یا نویسندگان حاصل میشود.
- کتاب ترجمهای: در این کتابها، محتوا از یک زبان دیگر ترجمه شده است. ممکن است در این نوع کتابها نویسنده اصلی از فرهنگ یا زبان دیگری باشد و ترجمهکننده متن را از زبان اصلی به زبان مقصد (مانند فارسی) منتقل کند.
مزایای کتابهای تألیفی
- نوآوری و خلاقیت: کتابهای تألیفی امکان ارائه دیدگاههای جدید و تازه را فراهم میآورند، زیرا نویسندگان آنها از خلاقیت و تجربه خود برای پردازش مطالب استفاده میکنند.
- تأثیرگذاری و الگو شدن: کتابهای تألیفی میتوانند بهعنوان منابع آموزشی و مرجع در یک حوزه خاص شناخته شوند و نویسنده میتواند تأثیرات بلندمدتی بر فرهنگ و دانشافزایی جامعه بگذارد.
- گسترش حوزههای مختلف دانش: نویسندگان میتوانند با نوشتن کتابهای تألیفی در زمینههای مختلف، به گسترش دانش و آگاهی در جوامع کمک کنند.
- کمک به ایجاد هویت فرهنگی و ادبی: کتابهای تألیفی در فرهنگهای مختلف میتوانند بهعنوان ابزارهایی برای حفظ و معرفی هویت فرهنگی و ادبی آن جامعه عمل کنند.
ضوابط کتاب تألیفی
تألیف کتاب ضوابطی دارد که در زیر به آنها به صورت تیتروار اشاره میشود:
۱. محتوای تألیف کتاب نباید تکرار مکررات صرف باشد.
۲. محتوای تألیف شده کتاب میبایست به جدیدترین و آخرین یافتههای موجود در حیطه خاص اشاره نماید.
۳. محتوای کتاب تألیف شده تا حد امکان به مسائل و مشکلات و پدیدههای بومی داخل آن کشور نیز ارتباط داده شود.
۴. محتوای کتاب تألیف شده میبایست تا حدودی شامل تحلیلها و استنباطهای خود نویسنده نیز باشد.
این چهار قاعده کلی به نویسنده یک کتاب راه را نشان میدهد تا وی بتواند کتابی درخور و پرطرفدار را نگارش کند.
منابع کتاب تألیفی
- کتابهای آموزشی: کتابهای متعددی در زمینه تألیف کتاب به زبان فارسی منتشر شده است. شما میتوانید با مطالعه این کتابها اطلاعات مفیدی در مورد مراحل تألیف کتاب، نوشتن متن، ویرایش و بازنویسی، صفحهآرایی و … به دست آورید.
- دورههای آموزشی: دورههای آموزشی مختلفی نیز در زمینه تألیف کتاب برگزار میشود. شما میتوانید با شرکت در این دورهها از تجربیات و راهنماییهای اساتید مجرب بهرهمند شوید.
- وبسایتها: وبسایتهای متعددی نیز در زمینه تألیف کتاب فعالیت میکنند. شما میتوانید با مراجعه به این وبسایتها مقالات، راهنماها و اطلاعات مفیدی در مورد تألیف کتاب به دست آورید.
چگونه کتاب تألیفی داشته باشیم؟
اگر شما هم با وجود ایدههای خلاق و فراوانی که برای نوشتن یک کتاب در ذهن خود دارید؛ اما از تصور اینکه روزانه برای ساعتها گوشهای بنشینید و به نوشتن مشغول شوید وحشت دارید حتماً این متن را بخوانید تا با خیالی آسودهتر خودکار را برداشته و شروع به نوشتن کنید و قدم اول خود را برای چاپ کتاب بردارید.
البته قبل از هر چیز به کمی ارادهی قوی و البته یک برنامهریزی نسبتاً دقیق نیاز دارید تا بتوانید به خوبی ایدههای خود را روی کاغذ پیاده کرده و به آنها نظم ببخشید. نگران نباشید، نویسندگی نیز مانند بسیاری از کارهای دنیا فقط همان اولش سخت است!
نگارش و چاپ کتاب به خودی خود کار راحتی است. کافی است شما یک موضوع یا ایده را در ذهن خود داشته باشید، مطالب مرتبط با آن را بنویسید و یا جمعآوری کنید و شروع به تدوین کتاب و چاپ آن نمایید. اما در ذهن داشته باشید که چاپ کتاب با نویسنده خوب بودن دو مفهوم متفاوتی هستند. شما زمانی میتوانید نویسنده خوبی باشید که خوانندگان وفاداری داشته باشید و از طرف آنها بازخوردهای مثبتی اخذ نمایید. فروش خوب یک کتاب یکی از ملاکهایی است که میتوان تصور نمود شما نویسنده خوبی هستید. در زیر برای پاسخ به این سؤال که چگونه یک کتاب خوب بنویسیم؟
اهداف خود را مشخص کنید: اگر قصد دارید کتابی چاپ کنید، بهتر است قبل از اقدام کردن به هر کاری هدف خود را از چاپ این کتاب مشخص نمایید. آیا شما قصد نوشتن یک کتاب پرفروش را دارید؟ یا هدف شما این است که برای دورههای آموزشی که برگزار میکنید یک کتاب بنویسید و پس از هر کارگاه آن را به شرکتکنندگان اهدا کنید؟ یا اینکه هدف شما تقویت رزومه و استفاده از مزایای چاپ کتاب برای مصاحبه شغلی یا دکتری است؟
برخی نیز دوست دارند نام خود را بر روی کتاب ببینند و این کار به آنها لذت میدهد. در هر صورت شما باید از ابتدا هدف خود را مشخص کنید چرا که داشتن چنین هدفی بر نوع و کیفیت کتابی که آماده میکنید تأثیر خواهد گذاشت.
برنامهریزی کنید: یک مکان و زمانی را تعیین کنید که در آن زمان و مکان آزادی عمل دارید و با خیال آسوده میتوانید مطالبتان را روی کاغذ بیاورید. فرض کنید که کار تمام وقت دارید و در طول روز باید به افراد خانوادهتان رسیدگی کنید، پس برای پیدا کردن زمان مناسب، لازم است که صبحها یک ساعت زودتر از خواب بیدار شوید و یا شبها یک ساعت دیرتر به رختخواب بروید. اگر این کار امکانپذیر نیست، پس میتوانید در وقت ناهار، به کتابخانه یا یک پارک در نزدیکی محل کارتان بروید.
اگر برای زمان طولانی با قطار یا اتوبوس مسافرت میکنید، از آن زمان میتوانید برای نوشتن استفاده کنید. اگر میخواهید کار نوشتن را در منزل انجام دهید، مکان نشستنتان باید از مسیر رفت آمد دیگران جدا باشد، مثلاً میتوانید از بالکن یا حیاط پشت خانه استفاده کنید. همچنین اگر در امر نوشتن کتاب جدی هستید، لازم است که باقی اعضای خانواده در زمانهایی که مشغول نوشتن هستید، برای ساکت نگهداشتن محیط، جدیت به خرج دهند.
تصمیم بگیرید که دقیقاً چه مدل کتابی میخواهید بنویسید: بهطورکلی، کتابتان رمان [کتاب داستان] است یا نه!؟ برای این منظور لازم است که مانند یک فروشندهی کتاب فکر کنید. کتابی که مینویسید، در کدامیک از قفسههای کتاب یک کتابفروشی قرار میگیرد؟ لازم است بدانید که کتاب شما دقیقاً در چه رستهای است؟ اگر رمان مینویسید، رمانتان در چه گروهی جای میگیرد؟ رمان عاشقانه؟ رمان حادثهای؟ تخیلی؟
تشخیص بدهید که کتابتان را چه مخاطبینی میخوانند: اگر مخاطبین کتابتان کودکان هستند، کتاب را قرار است خودشان بخوانند یا شخص دیگری با صدای بلند برایشان میخواند؟ این مورد میتواند در استفاده از کلمات و اصطلاحات پیچیده، به نوشتنتان کمک کند.
تیراژ و کیفیت چاپ کتاب خود را مشخص کنید: در برخی مواقع ناشر آمادگی دارد هزینه چاپ کتاب را بپردازد و حتی مبلغی نیز بهعنوان دستمزد به نویسنده اختصاص دهد که این مورد بیشتر برای نویسندگان مطرح و شناخته شده است. در بیشتر موارد شما باید خودتان هزینه چاپ اولین کتاب خود را بپردازید.
در این مرحله باید مشخص نمایید که دوست دارید کتاب شما در چه تیراژی و با چه کیفیتی چاپ شود. برای استفاده از کتاب بهعنوان بخشی از رزومه یا موارد مشابه بهتر است هزینه کمی بپردازید اما اگر کتاب شما دارای محتوای مناسبی است و فکر میکنید بتوانید تعداد زیادی از آن را بفروشید، بهتر است تیراژ بالاتر و کیفیت بهتر را انتخاب کنید.
تعیین کنید که حجم کتابتان قرار است چقدر باشد: به عنوان مثال حداقل تعداد کلمه برای یک رمان بزرگسالان ۵۰۰۰۰ لغت است. اگر قرار باشد کتاب شما این تعداد لغت داشته باشد، پس هر فصل کتاب باید شامل حداقل ۵۰۰۰ لغت باشد. این بدین معنی ست که کتاب شما ده فصل دارد. توجه به حجم هر فصل بسیار مهم است چون خواندن کتاب را برای خواننده سادهتر میکند.
برای یک خواننده، هیچچیز بدتر از این نیست که یک فصل کتاب ۵ صفحه باشد و فصل بعدی ۱۰۰ صفحه. همچنین دانستن اینکه کتابتان قرار است چند صفحه باشد و شامل چند فصل، به شما در برنامهریزی برای نوشتن کتاب کمک میکند. بهعنوان مثال تصور اینکه بخواهید یک کتاب با ۵۰۰۰۰ لغت بنویسید، کار را برایتان مشکل میکند. ولی اگر بدانید که کتابتان ۱۰ فصل دارد و خود را متعهد کنید که هر فصل را در یک هفته به پایان برسانید، کار برایتان سادهتر جلوه مینماید.
مشخص کنید که چه کسی شخصیت اصلی داستان شماست: ممکن است کتابتان چندین شخصیت اصلی داشته باشد، ولی باید توجه داشته باشید که قهرمان داستان شما باید یک فرد باشد. و تمام اتفاقات حول همان شخصیت بچرخد. همچنین باید مشخص کنید که ناقل کتاب شما اول شخص مفرد است [من این کار را کردم… من آن کار را کردم…] یا داستان از زبان شخص دیگری نقل میشود [سوزان این کار را کرد… سوزان آن کار را کرد…]
مشخص کنید که موضوع داستان شما حول چه محوری میچرخد: به عنوان مثال شخصیت اصلی داستان در حال از دست دادن کارخانه پدری است و پول کافی برای بازپسگیری آن ندارد. پس هدف و قصد کتاب شما بیان این مطلب است که این فرد در حال تلاش برای باز پس گرفتن کارخانهی پدریاش است.
در مقابل داستانتان باید یک شخصیت منفی داشته باشد که با شخصیت اصلی داستان در حال مبارزه است و میخواهد مزرعه را از چنگش در بیاورد. دقت کنید که شخصیت مثبت و منفی داستانتان باید تقریباً قدرت برابر داشته باشند تا داستان جذابیتاش را برای خواننده از دست ندهد.
محتوای کتاب خود را بارها و بارها مرور کنید: بهتر است قبل از اینکه کتاب خود را در اختیار ناشر قرار میدهید چند بار دیگر نیز آن را مرور کنید و در صورت لزوم بخشهای از آن را مورد بازنگری قرار دهید. یادتان باشد که یک کتاب یا نوشته هر چند بار هم بررسی شده باشد باز هم در بازنگری جدید مواردی برای اصلاح وجود خواهد داشت.
کتابتان را به سه پرده تقسیم کنید: در پرده اول به بیان مشکل بپردازید در پرده دوم هیجان داستان را به حداکثر برسانید و در پرده سوم و آخر، مشکل را رفع کنید. اگر کتابتان قرار است ۵۰۰۰ کلمه باشد به راحتی میتوانید مشخص کنید که هر پرده از کتاب چند فصل و چند کلمه است.
یک فرهنگ لغات جامع و کامل بخرید: حتی اگر کامپیوترتان نرمافزار فرهنگ لغات دارد، باید بدانید که ورژنهای الکترونیکی فرهنگ لغات یا لغتنامهها ضعفهایی دارند. پس اگر قرار است بهصورت حرفهای کار کنید، بهتر است یک نسخهی چاپی از یک لغتنامه داشته باشید.
شروع به نوشتن کنید: بهترین راه برای شروع کردن، این است که مشخص کنید در روز چند صفحه میخواهید بنویسید. اگر شما فقط روزی یک صفحه بنویسید، در پایان سال، یک کتاب ۳۶۵ صفحهای دارید. اگر به جای یک صفحه در روز پنج صفحه بنویسید، محاسبه کنید که در سال چه تعداد کتاب میتوانید بنویسید. پس فقط لازم است که به نوشتن یک صفحه در روز یا هر تعداد صفحهای که تعیین میکنید، متعهد باشید.
- مخاطب خود را بشناسید: قبل از نوشتن کتاب، باید مخاطب خود را به خوبی بشناسید و علایق و نیازهای آنها را در نظر بگیرید.
- از زبانی ساده و روان استفاده کنید: از به کار بردن اصطلاحات تخصصی و پیچیده خودداری کنید و سعی کنید از زبانی ساده و روان استفاده کنید تا مخاطب به راحتی بتواند مطالب کتاب را درک کند.
- از تصاویر و نمودارها استفاده کنید: استفاده از تصاویر و نمودارها میتواند به جذابیت کتاب و درک بهتر مطالب توسط مخاطب کمک کند.
- کتاب خود را به طور منظم ویرایش کنید: پس از نوشتن هر بخش از کتاب، آن را به دقت ویرایش کنید تا از نظر املایی، نگارشی و دستوری ایراد نداشته باشد.
به یک انجمن نویسندگی ملحق شوید: بخشهایی از کتابتان را که نوشته شده، پرینت کنید و در اختیار دیگر نویسندگان قرار دهید تا از نظراتشان مطلع شوید.
تمرکز یکسان بر روی جزییات و کل محتوای کتاب: هر زمان که به کتابتان مطلبی اضافه میکنید و یا چیزی را حذف میکنید خوب دقت کنید که مطلب اضافه شده و یا حذف شده با سایر قسمتهای کتاب مرتبط باشند. شما نمیتوانید مطلبی را به کتاب اضافه کنید بدون اینکه سایر قسمتهای آن را حتی بسیار جزئی تغییر ندهید. مخصوصاً زمانیکه متنی ترجمه شده را به کتاب اضافه میکنید احتمال بسیاری وجود دارد که محتوای آن با محتوای نگارش شده خود شما از لحاظ نگارشی و ادبیاتی تفاوتهایی داشته باشد که ایرادی اساسی است.
بعد از نگارش کامل کتاب، آن را برای مدتی کنار بگذارید و مجدداً به سراغاش بروید: تقریباً تمامی نویسندگان وقتی کتاب را تمام میکنند این حس را دارند که کتاب نگارش شده یک کتاب ایدهآل و فارغ از اشتباهی است؛ اما همین که بعد از گذشت چند روز کتاب را مجدداً مطالعه میکنند اشکالات آن سرریز میشود: اشکالاتی مانند دستور زبان اشتباه، ساختار نامفهوم، غلطهای املایی، عدم شفافیت در کاربرد برخی واژگان و موارد مشابه.
تقریباً تمامی نویسندگان بزرگ اعتقاد دارند که بعد از تمام شدن نگارش کتاب سریعاً برای چاپ کتاب و انتشار آن اقدام نکنید. حداقل بعد از گذشت یک هفته مجدداً به سراغ کتاب بروید و آن را دوباره مطالعه کنید.
از دیگران برای خواندن کتاب و گرفتن بازخورد آنان استفاده کنید: همه نویسندگان کتاب، فارغ از اینکه در چه سطحی هستند از این روش سود میبرند. در نظر داشته باشید که رفتار شما بسیار تأثیرگذار است. اگر با این ایده از دیگران استفاده کنید تا آنها شما را تأیید نمایند یا در مقابل بازخوردهای آنان جبههگیری نمایید آنان مجبور میشوند خود را خلاص کنند و همان چیزی که شما انتظار شنیدنش را دارید مطرح کنند.
بهترین روش آن است که چند نفر را در نظر داشته باشید و زمان مناسب را به آنها بدهید تا کتاب شما را خوب بخوانند. حتی اگر، بازخوردهای غیرواقعبینانه هم ارائه نمودند به هیچ عنوان در آن لحظه جبههگیری نکنید؛ آنها را بشنوید، مجدداً بررسی کنید و در صورت لزوم به تغییر موارد مطرح شده توسط آنان بپردازید. افراد دیگر کتاب شما را از دید متفاوتی مطالعه خواهند کرد و موارد متفاوت و جالبی را مطرح خواهند نمود.
یقیناً در انتخاب این افراد به تخصص و سابقه او توجه داشته باشید. برای مثال فردی که تاکنون یک کتاب رمان نخوانده است شاید گزینه مناسبی نباشد. درباره کتب دانشگاهی نیز سعی کنید دو نفر هم تخصص خود را انتخاب کنید و یک نفر خارج از تخصص خود که تجربه قابل قبولی در حیطه خواندن کتاب داشته باشد.
مراحل پس از چاپ کتاب را فراموش نکنید: اگر کتاب شما دارای محتوای ارزشمندی است باید بعد از کتاب کارهایی را برای معرفی و بازاریابی آن انجام دهید. این معرفی میتواند از طریق ابزارهایی مانند شبکههای اجتماعی یا شبکه دوستان باشد.
به هر حال اگرچه برخی ناشران از امکانات تبلیغی خود برای کتابهای چاپ شده استفاده میکنند اما برخی اقدامات از جانب شما نیز دارای اهمیت است و میتواند در موفقیت یا شکست کتاب شما اثرگذار باشد.
پنج توصیه خلاقانه برای کتاب تألیفی
نگارش کتاب، چاپ کتاب و در نهایت فروش و پرمخاطب بودن آن به عوامل بسیار زیادی بستگی دارد که میتوان اصلیترین عامل آن را در فرآیند نگارش جستجو کرد. در واقع، اصول چاپ کتاب و فروش آن زمانی اهمیت پیدا میکند که فایلی برای چاپ وجود داشته باشد!
۱. فقط بنویسید!
بهترین توصیهای که برای نویسندگان کتاب میتوان ارائه نمود هرچند که شاید بارها شنیده باشند و کلیشهای باشد آن است که بنشینند و خود را مجاب کنند که بنویسند. اگر مؤلفین هنگامی که در فرآیند نگارش کتاب با مشکل مواجه شدند به همین توصیه صرف گوش کنند خواهند دید که فرآیند نگارش کتاب آرام آرام به روال افتاده و به پیش میرود.
۲. آگاهی از وجود یک مشکل عمومی در بین نویسندگان و فرآیند نوشتن
عمدهترین مشکل نویسندگان و مؤلفین کتاب این است: این عقیده که هماکنون هیچ چیز دیگری برای نگارش و ادامه کار وجود ندارد و به احتمال بسیار زیاد در آینده هم نخواهد توانست پیدا کند. این پدیده با عنوان Writer’s Block شناخته میشود.
این واکنش در نتیجه اضطراب است که در ذهن ما وجود دارد و باعث میشود که کارایی و عملکرد یک نویسنده به شدت پایین آید. این یک مشکل عمومی بین نویسندگان کتاب و مواد نوشتاری دیگر مانند مقاله، روزنامه، وبسایت و سایر موارد است. وقتی آگاه میشوید که این مشکل در بین تمامی نویسندگان وجود دارد و امری عادی است، به کار نوشتن بیشتر متمرکز میشوید و سعی میکنید این اضطراب را از خود دور کنید.
۳. تقسیم کار نوشتن به بخشهای کوچکتر
برخی روزها مینشینید و میخواهید بنویسید اما در مییابید اصلاً واژهها به ذهنتان خطور نمیکند و یا اینکه برای ادامه کار نوشتن ایده جدیدی ندارید و نمیدانید کار را چگونه ادامه دهید. در این حالت به جای اینکه یک ساعت یا دو ساعت بنشینید و به خودتان فشار بیاورید، بهتر است کار نوشتن را به بخشهای مختلفی در روز تقسیم کنید یا خودتان در طول روز استراحت دهید تا فکرتان آزاد شود؛ مجدداً طبق بند یک فرآیند نگارش را پیگیری کنید. مهم است که فرآیند نگارش را قطع نکنید و ادامه بدهید.
۴. وقتی نمیتوانید بنویسید، برگردید و نوشتههای قبلی را بررسی کنید
هنگامیکه با مشکل عمومی نویسندگان یعنی توقف در نگارش مواجه شدید، به عقب برگردید و آنچه را که نوشتهاید ویرایش کنید و یا سعی کنید اگر مشکلی در آنها وجود دارد برطرف کنید. این یک کار بسیار عالی است و باعث میشود شما به ساختار ذهنی قبلیتان برگردید و همان ساختار را ادامه دهید. بر حسب تجارب بسیاری از نویسندگان برتر، این روش، روش بسیار عالی برای رهایی از مشکل توقف در نگارش است.
۵. شاید حیطه را اشتباه انتخاب کردهاید
وقتی همه این موارد را در طول مدت زمان مناسب و طولانی اجرا کردید و بازهم نتوانستید به مشکل توقف نگارش فائق آیید، احتمال دارد مشکل دیگری در کار باشد: شما حیطه نگارشی را اشتباه انتخاب کردهاید و شاید در این حیطه اصلاً چیزی برای گفتن ندارید.
بسیاری از افراد صرفاً برای داشتن یک اثر چاپ شده شروع به نگارش یک کتاب دانشگاهی یا رمان و شعر میکنند بدون اینکه، علم، تخیل و ذوق و قریحه آن را داشته باشند. در این مورد، بهتر است برحسب حیطهای که در آن کار میکنید با یک فرد متخصص مشورت کنید تا او شما دانش و یا ذوق و قریحه شما را با توجه به چیزهایی که نوشتهاید مورد ارزیابی قرار دهد.
نکته: جهت کسب اطلاعات بیشتر منوی تألیف و نگارش کتاب را مطالعه فرمایید.