سروستان در گذر زمان

اشتراک گذاری:

سروستان در گذر زمان

دسته:

عنوان کتاب:

سروستان در گذر زمان

نویسنده: غلام توسلی
ناشر: کتیبه نوین
قطع کتاب: رقعی
شابک: 978-622-307-604-6
تعداد صفحه: 358

قیمت محصول:​

معرفی کتاب: سروستان در گذر زمان، شاهد صحنه‌های تلخ و شیرین بسیاری در طول تاریخ خود بوده است. عده‌ای آمدند و عده‌ای رفتند، بعضی در حال گریه و ناراحتی و بعضی در حال شادی و سرزندگی، هر روزه چهره شهر شاهد تغییراتی باورنکردنی گردیده، به‌طوری که، خانه‌های جدید و آپارتمانی جای خود را به خانه‌های قدیمی و سنتی و کوچه‌های تنگ و تاریک جای خود را به خیابان‌های وسیع و گسترده، باغ‌ها و محلات سرسبز جای خود را به گل‌ها و درختان آپارتمانی، اسب و الاغ و استر جای خود را به خودرو و ماشین‌های متفاوت از سواری ساده تا شاسی بلندهای اتومات، دکان‌ها و مغازه‌های قدیمی جای خود را به فروشگاه‌های بزرگ زنجیره‌ای دادند. واقعیت این است که مردم با علم و صنعت توان زندگی بهتر پیدا کردند و تبدیل به یک ماشین تمام‌عیار و بعضاً بدون احساس شده‌اند صبح زود از خواب بلند می‌شوند، با عجله لقمه‌ای نان به دهان به محل کار می‌روند، و از همان ابتدا منتظر تمام شدن ساعت کار هستند، با عجله به خانه برمی‌گردند و فرداها به همین شکل ادامه دارد. زندگی در گذر زمان بعضی دوستان را از هم جدا کرده، و به حدی انسان را سرگرم کرده که نمی‌داند چگونه گذشت، چه کسانی در کنارش بودند که گذشتند. گذر زمان از توان و اراده انسان خارج است و نمی‌توان از آن جلوگیری کرد و زمان را به عقب برد یا متوقف نمود. ناگفته‌ها در این زمینه بسیار است، عده‌ای منزوی می‌شوند، عده‌ای مهاجرت می‌کنند، گروهی با تغییر چهره و لباس رنگ عوض می‌کنند، بعضی‌ها تنهایی و گمنامی را برگزیدند، بعضی‌ها به خیال رسیدن به زندگانی جاویدان به همه چیز پشت پا می‌زنند. هنوز هیچ‌گونه الفبا و خطی مرسوم و خلق نشده بود عده‌ای با خود کنار آمده و گروهی با خوشحالی و رضایت زندگی کردند، عده‌ای سرشار از حسادت مردند و عده‌ای با اعتقاد به آخرت با خرسندی به مرگ لبخند زدند و او را در بغل گرفتند. هزاران سال بهار آمد و رفت و پاییز هم رخت بر بست و هزاران سال تابستان با گرمایش و زمستان با سرمایش، به انسان درس‌هایی آموختند، چه بسیار مردانی که تاریخ‌ساز بودند و چه بسیار افرادی که تاریخ سوز بودند و فقط به خود و منافع خود می‌اندیشیدند، عده‌ای به زندگی آرام و بی‌دغدغه علاقه‌مند هستند و قانع به لقمه نانی که زندگی آنان وفق مراد بچرخد و تعدادی علاقه‌مند به خودبرتربینی که هر کجا توفیق حاصل شود خود را مطرح و توجه دیگران را به خود جلب و با زبان و مراودات مختلف زمام امور آنان را در دست گیرند و عده‌ای هم عقیده و موضع‌گیری خاصی در اجتماع دارند و زیر بار نظریات و اهداف دیگران نمی‌روند و بر اعتقادات خود پافشاری می‌کنند که بعضاً بخاطر اینکه عرصه را بر خود تنگ می‌بینند و احساس می‌کنند دیگران اهمیتی برای طرز تفکر و عقیده‌اش قائل نیستند، در برابر دیگران مقاومت کرده و از خانواده جدا و به محیطی دیگر حجرت می‌کنند که بتوانند عقیده و خواسته خود را ابراز کنند که این موضوع خود یکی از علت‌های گستردگی، طوایف، قبیله‌ها، عشیره‌ها و جوامع روستایی و شهری می‌باشد که در بسیاری از موارد، طرز تفکرهای جدید، مخالفت‌ها با بعضی از تفکرهای منسوخ شده، هجرت‌ها و ارائه تفکرات و اندیشه‌های جدید باعث بوجود آمدن تمدن‌های امروزی شده و جامعه مرهون ابتکار، خلاقیت، نوآوری، نظریات و افکار مترقی در علم و دانش هنر و ادب بوده که از درون افکار آینده‌نگر، متفکر و خلاق افراد عرضه شده و حرکتی جدید با تفکری نو در بین مردم جای خود را باز می‌کند و به اوج خود می‌رسد. علم‌آموزی و کسب تجربه اولین نقطه ترقی هر جامعه بشری می‌باشد علم و اندیشه و دانش‌آموزی روز به روز گستردگی بیشتری پیدا کرده تا حدی که امروزه، مردان و زنان و دختران و پسران از برکت همین سواد در مشاغل مختلف فعال گشتند و به درجات علمی بالا دست پیدا کرده‌اند، خیابان‌ها، کوچه پس‌کوچه‌ها و اغذیه‌فروشی‌ها، ادارات، خانه‌ها و خانواده‌ها، محلات و شهرها جابجا شدند و دچار تغییرات و دگرگونی گردیدند. عجله انسان برای آمدن فردا و فرداها و بعد پشیمانی از گذر فردا و فرداها، همه چیز را دگرگون ساخته، گویی شتاب زمان قلم برداشته، آثار و یادگاران دوران قدیم را با زیرکی هرچه تمام‌تر به دست جوانان و نوجوانان، مردان و زنان امروزی آگاهانه یا ناآگاهانه خط بزند و خواسته یا ناخواسته کلیه آثار و ابنیه‌ها، آداب و معاشرت‌های انسان‌های قبل از خود را با سرعت هرچه تمام‌تر به فراموشی مطلق سپرد و با سرعت هر چه تمام‌تر، از رونق بیندازد. چه بسیار یادها و خاطرات که از زندگی و اخلاق و رفتار و آثار و معماری گذشتگان که به کلی فراموش گردیده و در دل تاریخ مدفون گشته است. ما با نسلی روبرو هستیم که خودش هم در کار خودش وا مانده و نمی‌داند به کجا و بدنبال چه می‌گردد. از همه چیز و همه کس بریده، پرتوقع و طلبکار، اخلاق و اندیشه جایگاه خود را به سختی حفظ کرده، انسان‌ها تبدیل به ماشین شده‌اند، صله‌رحم به تعطیلی گرائیده و به گوشی‌های هوشمند، فضای مجازی و هوش مصنوعی روی آورده‌اند، و معتاد به آن شده‌اند، که شاید هیچ راه درمانی برای آن وجود نداشته باشد. در جامعه، خانواده، ادارات، سازمان‌ها، اکثراً مردم و کارمندان در گوشی فرو رفته‌اند، و توجه چندانی به مسائل و مشکلات دیگران ندارند و گویی اصلاً صدای دیگری را نمی‌شنوند، انگار همه با هم قهرند و در فضای مجازی سرگردانند، هم‌صحبت و همسر مردان و رازدار زنان، دختران و پسران در خانواده، گوشی و فضای مجازی شده، و هر شخص در گوشه‌ای از منزل، پارک، خیابان، مغازه، بازار، رستوران، داخل اتوبوس، قطار، هواپیما، ادارات، مدارس، دانشگاه‌ها و خلاصه هر کجا که تصور کنید با گوشی خود در عالم هپروت سیر می‌کند، با اینکه می‌دانند تمام شبانه‌روز تحت نظارت سازندگان و برنامه‌نویسان هستند ولی به آن دلبسته شده‌اند. اعتماد و یکرنگی پسرها و دخترها روبه نابودی گراییده، به‌طوری که هنگام انتخاب همسر آینده، با شک و دلهره تصمیم می‌گیرند و فکر می‌کنند همسر آینده‌شان با دیگران در ارتباط هستند و نسبت به آینده مرددند که باعث شده، روز به روز بنیاد خانواده‌ها سست‌تر و آسیب‌پذیرتر گردد. آینده دنیا و کشور و شهرمان دست رباط‌هایی با هوش مصنوعی و هدفمند بسیار پیشرفته خواهد بود که نباید از آن عقب ماند. انسان‌ها از بدو تولد با ریزتراشه‌های هوش مصنوعی که در زیر پوستشان قرار خواهند داد، مانند ماشین‌هایی می‌شوند که به‌راحتی می‌توان هر دستوری را برایشان دیکته کرد. البته به‌وسیله همین ریزتراشه‌ها هر روز سیستم بدن چک می‌شود و اگر مشکلی در عملکرد بدن بود تشخیص داده می‌شود و به طول عمر بشر کمک می‌کند. شاید باورش سخت باشد، کار آینده بشر به جایی می‌رسد که سر حیواناتی را روی حیوانی دیگر پیوند می‌زنند، حتی انسان و چهره افراد را به هر نحو که مایل باشد تغییر می‌دهند…

کلیدواژه‌ها: آب و هوای منطقه سروستان، تاریخ سروستان، مراکز علمی آموزشی، ارتباطات و فن‌آوری، بهداشت و سلامت، راه‌ها، محله‌ها و آثار تاریخی، آداب و رسوم و گویش مردم سروستان، خوراک و پوشاک، روستاهای سروستان، کشاورزی، دامداری و زنبوردار، فرهیختگان، اسطوره‌ها و شهدای سروستان، ادارات و نهادهای دولتی، نمایندگان ادواری، صنایع و معادن، صنایع‌دستی، گردشگری و هنرهای مردم سروستان، کوه‌ها و تپه‌ها

نقد و بررسی‌ها

هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.

اولین کسی باشید که دیدگاهی می نویسد “سروستان در گذر زمان”

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

محصولات پیشنهادی