معرفی کتاب: من این کتاب را از زبان یک زن نوشتم،

زنی که سوخت، شکست و دوباره برخاست …

زنی که گریست، نوشت، دعا کرد و خود را یافت.

اما بگذار روشن بگویم:

من با کسی دشمن نیستم.

من از درد نوشتم، نه برای تقابل، بلکه برای آگاهی.

برای اینکه شما هم، شما مردان خاموش و خسته، یاد بگیرید خودتان را در آغوش بگیرید.

اگر این کتاب را می‌خوانی و مردی، بدان که تو هم اجازه داری که زخمی باشی و بخواهی شفا بگیری.

شاید پدرت بلد نبوده دوستت داشته باشد.

شاید مرد بودن برایت یعنی قوی ماندن، حتی وقتی درونت ویران است.

اما من، زنی که روزی از دست یک مرد شکسته شدم، حالا تو را می‌بینم …

و برای رهایی‌ات دعا می‌کنم.

دنیا به مردان درمان یافته نیاز دارد.

به مردانی که با دردشان آشتی کرده‌اند.

به مردانی که بلدند «دوست داشتن» را نه «مالکیت» را،

این کتاب دعوتی است …

به سوی نور، برای هر دل زخمی،

چه زن، چه مرد،

صدای من صدای تو هست …

اگر دل به من بدهی، می‌شنوی.

در دل این کتاب، نه دیواری است که مانع شود، نه حصاری که جدایی بیافریند. اینجا جایی است برای پل زدن، برای دعوت به دیدن و شنیدن، برای همنشینی دل‌ها.

چه زن باشی چه مرد، فارغ از جنسیت، این کلمات راهی‌اند برای درک بهتر یکدیگر، برای همدلی، برای باز کردن درهای شفا و عشق.

بیایید با هم این سفر را شروع کنیم، سفری به درون، به فراتر از من، به روشنایی، به آرامش.

هر صفحه‌اش را می‌توان به نگاهی پر از مهر خواند و در آغوش گرفت.

چون این کتاب، یک آغوش گرم است، برای همه،

نه حصاری پشت دوربین.

کلیدواژه‌ها: شب فروپاشی، آغاز دوباره، فصل بازسازی، معجزه‌ی حضور، نامه‌ای به دختر کوچولوی نجات یافته (کودک درونم)، قداست انتخاب، زن و راه مقدس، هفت قدم برای بازگشت به خویشتن، زن پیام‌رسان، بازگشت، صدای زن شفا یافته، سفر قهرمانی زن: بازگشت به خود، زنِ شفا یافته، زنِ خالق، نجوای من و روح مقدس، شفا، احیا و اقتدار زنانگی