معرفی کتاب: در روزگاران خیلی قدیم در شهر اوروک پادشاهی به نام گیلگمش زندگی می‌کرد. گیلگمش دو سوم بدنش از الهه‌ها و یک سوم بدنش از انسان بود و نیروهای ماورایی داشته و مردم را اذیت می‌کرد و مردم از او راضی نبودند. الهه‌ها اوروک برای کمک به مردم شخصی به نام انکیدو را خلق کردند که در جنگل زندگی می‌کرد و با حیوانات دوست بود. یک شب گیلگمش خواب دید که یک نفر در کنار او و برای کمک به او قرار می‌گیرد.

گیلگمش مرد پر زور

تو یه سرزمین دور

حاکم بود و فرمانده

گاهی می‌شد یه دنده

الهه‌ها اون زمان

بودند به فکر جبران

با خلقت انکیدو

که بود یه چهره‌ی نو

خواستن که با گیلگمش

چند وقتی کنه سازش…

کلیدواژه‌ها: کودکان، داستان کودکانه، افسانه‌های کهن جهان، افسانه‌ها