معرفی کتاب: در یک جنگل سرسبز و زیبا مامان شامپانزه با پسر کوچولویش زندگی میکرد. اسم پسر کوچولو که خیلی ریزه میزه بود، نقلی بود. مامان نقلی برای غذای او میوههای مختلفی از درختان پیدا میکرد و به او میداد. گاهی موز و گاهی دانهی میوهها و چیزهای دیگر برای نقلی پیدا میکرد.
اما چندین روز بود که نقلی به مادرش میگفت: من دلم غذای جدید میخواهد. مامان نقلی به او گفت: من یک غذای جدید به تو پیشنهاد میدهم، اگر دوست داشتی میتوانی امتحان کنی.
کلیدواژهها: کودکان، داستان کودکانه، زیست شناسی جانوری
نقد و بررسیها
هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.