کنجکاوی کریشنا

اشتراک گذاری:

کنجکاوی کریشنا

عنوان کتاب:

کنجکاوی کریشنا

نویسنده: عصمت رضائی
ناشر: کتیبه نوین
قطع کتاب: خشتی بزرگ
شابک: 978-622-307-532-2
تعداد صفحه: 18

قیمت محصول:​

معرفی کتاب: کریشنا آخر هفته‌ها همراهِ بابا مصطفی به خانه‌ی مادربزرگش که به او مامان‌جون نرگس می‌گفت؛ می‌رفت. کریشنا مادربزرگش را خیلی دوست‌داشت همیشه می‌گفت؛ مامان‌جون نرگس با همه فرق می‌کند. آخه هیچ وقت نق نمی‌زند، بلند صدا نمی‌کند، زیاد حرف نمی‌زند، عصبانی نمی‌شود، از دست هیج کس ناراحت نمی‌شود و همه را هم دوست‌دارد و با همه مهربان است.

کریشنا وقتی می‌رفت پیش مادربزرگش در آنجا با آیلار دخترِ عموبهنام و امیرعباس و امیرطاها پسرهای عموبهیار بازی می‌کرد و کلی خوش می‌گذراند. بازی بچه‌ها هم که همیشه پر از بُدو‌بُدو کردن و سر و صدا هست. کریشنا به مادربزرگش گفت: مامان‌جون‌نرگس من همش فکر می‌کنم که تو با سر و صدای بازی کردن ما اذیت بشوی اما چون ما را دوست داری به ما چیزی نمی‌گویی و فقط به ما می‌گویی مواظب باشید تا زمین نخورید. اما من همیشه سی می‌کنم که آرام صدا کنم و چیزی را به هم نریزم تا تو ناراحت‌ نشوی. مادربزرگش گفت: فدای تو پسر عاقل و باادب خودم؛ که به رفتارت دقت می‌کنی تا کسی را آزار ندهی. اما پسر گلم من دوست‌دارم همیشه نوه‌هایم کنارم باشند و بلندبلند بخندند و شادی کنند و من هم از شادی و سلامتیِ آن‌ها خوشحال می‌شوم. تو پسر عاقل و فهمیده‌ای هستی. آفرین که مواظب رفتارت هستی شیر پسرم…

کلیدواژه‌ها: کودکان، داستان فارسی، داستان کودکانه، حیوان‌ها، رفتار، پرسش‌ها و پاسخ‌های کودکان، کنجکاوی

نقد و بررسی‌ها

هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.

اولین کسی باشید که دیدگاهی می نویسد “کنجکاوی کریشنا”

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

محصولات پیشنهادی