معرفی کتاب: به دریا میروم، در ساحل مینشینم و با دریا صحبت میکنم و از عظمت خدا میپرسم. موجها یکی یکی و به ترتیب بالا میآیند و میگذرند. شنهای گرم ساحل پاهایم را نوازش میدهد. ماهیها در دریا شنا میکنند و با هم پیچ و تاب میخورند. پرندگان مهاجر به سمت مکانی دیگر کوچ میکنند. از دریا پرسیدم: تو چقدر ادامه داری؟ آیا انتهایی هم داری؟ دریا در گوشم گفت: من خیلی خیلی ادامه دارم، پروردگار آسمانها و زمین مرا بزرگ و بینهایت بر زمین خشک قرار داده است.
پرسیدم: زندگی ماهیها درون تو چگونه است؟ پاسخ داد: درون من ماهیها و آبزیان مختلفی زندگی میکنند، بستگی دارد، زندگی ماهیها با ماهیها و کوسهها با کوسهها اما زندگی آنها با هم ناممکن است مگر در قصهها به ماهیها و کوسههایم به یک دید نگاه میکنم و بین آنها فرقی را نمیدانم اما این دو نمیتوانند با هم باشند زیرا هرچه دوست باشند ولی وقتی کوسه گرسنه باشد به گرسنگی خود اهمیت میدهد و ماهی را میخورد.
انواع جانوران من خوراک کوسهها و نهنگهایم میشوند و خیلی از آنها هم توسط انسانهای صیاد، صید و اسیر میشوند که این کار نادرست باعث منقرض شدن نسل بسیاری از گونههای آبزی میشود. میدانی با اینکه این خطرها درون دریاست اما زندگی در دریا خوبیهای زیادی هم دارد. من امیدوارم که انسانها به این اشتباههای خود پی ببرند و دیگر هیچ ماهی و آبزی را صید نکنند…
کلیدواژهها: کودکان، داستان کودکانه
نقد و بررسیها
هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.