معرفی کتاب: پس از فروپاشی سلطنت ساسانی، قلمرو وسیع و گسترده ایران تحت فرمانروایی خلفای اسلامی درآمد. در دورهی خلفای عباسی، قیامهای متعددی با عناوین و انگیزههای گوناگون صورت گرفت که هدف نهایی اکثر آنها، زدودن استیلای خلفا و روی کار آوردن حکومتی سراسری و فراگیر همانند ساسانیان در ایران بود. بعد از سقوط حکومت امویان و در دست گرفتن قدرت توسط عباسیان که تأثیرات زیادی بر وضع کلی دنیای اسلام گذاشتند، دولت عباسیان و تداوم طولانی آن و حضور عوامل نژادی و عقیدتی متعدد در بنیاد حاکمیت و نیز تغییرات پیش آمده در حیطه حکومتی و سیاسی، سبب دگرگونی، پراهمیتی در جامعه اسلامی شد؛ و مشارکت داشتن عوامل مذهبی، سیاسی و اجتماعی در به دست گرفتن قدرت، تثبیت و استمرار حکومت عباسیان مطالعه و وارسی این عصر را پر اهمیتتر میکند. در عصر عباسیان قیامها و سلسلههای مختلفی در سرتاسر دستگاه خلافت شکل گرفت،
یکی از جریانهای تأثیرگذار در این دوران، علویان بودند که همواره با حکومت وقت مخالفت میورزیدند و در پی حکومت فردی از اهلبیت (ع) بودند؛ مانند ابراهیم در بصره، حسین بن علی در مکه، یحیی بن عبدالله در طبرستان و ادریس بن عبدالله در مغرب قیام کردند؛ و از این میان ادریس بن عبدالله موفق شد در مغرب حکومتی تأسیس کند؛ و در این دوران خراسان بزرگ هم شاهد حرکتها و قیامهای سنباد، اسحاق، مقنع و… بود.
این زبدگان سیاسی و دینی به دلیل آشفتگیهای سیاسی، دینی، اقتصادی و اجتماعی موفق شدند، طرفداران کثیری در بین عوام غیرمسلمان خراسان بیابند. از طرفی دیگر تشکیل سه دولت طاهری، صفاری و سامانی که بر مناطق شرقی ایرانی همچون خراسان و ماوراءالنهر و سیستان حاکمیت داشتند، نمیتوانست به آرزوی همهی ایرانیان در برانداختن سلطهی کامل بیگانگان جامهی عمل بپوشاند.
از سوی دیگر، اغلب ایرانیان با پذیرش دین اسلام عمدتاً به دو گروه سنی و شیعه تقسیم گردیدند که این موضوع تأثیر زیادی بر جنبشهای استقلالطلبانهی ایرانیان داشت و در غرب نیز حکومتهای مانند طولونیان، اخشیدیان و… روی کار آمدند که شکلگیری این دولتها با ضعف خلافت و کاهش مقبولیت آن و اوضاع متلاطم و مغشوش نواحی شرقی رابطه تمام داشت؛ بنابراین هدف از این کتاب بررسی شناخت علل و عوامل و اوضاع و احوال مؤثر بر بروز و فرجام قیامها و تشکیل سلسلههای مستقل و نیمهمستقل مذکور در دوره عباسیان میباشد.
ولی علیرغم همه اینها باید بگوییم گرچه این قیامها همانا در براندازی حکومتهای ستمگر وقت ناموفق بودهاند، اما موجبات بیداری مردم و به حرکت در آوردن آنان را علیه حکومت را به دنبال داشتهاند و در کاستن ظلم و پیشگیری از استبداد و خودکامگی تام حکومتها موفق بودند. در واقع هر قیامی هر چند ناموفق، زمینهساز شکلگیری قیامی دیگر بعد از خود بود.
کلیدواژهها: ظهور بنیعباس، نسب خاندان عباسی، دلایل انتخاب خراسان، حیات سیاسی عصر اول عباسیان، حیات سیاسی عصر دوم عباسیان، عباسیان زیر سلطه سلاطین آلبویه، عباسیان زیر سلطه سلاطین سلاجقه، قدرتهای مستقل و نیمهمستقل در عصر عباسی، شرق خلافت، طاهریان، صفاریان، حکومت سامانیان، آلبویه، سلجوقیان ترک، غرب خلافت، طولونیان، اخشیدیان، اغلبیان، قیامهای عصر عباسیان در شرق خلافت، جنبش سیاهجامگان (132-129 هـ : خراسان)، بررسی شخصیت ابومسلم خراسانی، جنبش بهآفرید (131-129 هـ : نیشابور)، قیام شریک بن شیخ مهری (133 هـ : ماوراءالنهر)، قیام سنباد (137 هـ : نیشابور)، جنبش اسحاق ترک (140-137: ماوراءالنهر)، جنبش راوندیه (141 هـ : خراسان)، قیام استادسیس (150 هـ : خراسان)، قیام مقنع (161-159: مرو)، قیام یحیی بن عبدالله (175 هـ : دیلم)، جنبش بابک خرمدین (223-200 هـ : آذربایجان)، جنبش مازیار (224 هـ : طبرستان)، قیام حسن بن زید (316-250: طبرستان– دیلم)، جنبش خوارج در عصر عباسی، قیامهای عصر عباسیان در عراق، قیام ابراهیم بن عبدالله (145 هـ : بصره)، قیام ابن طباطبا و ابوالسرایا: (199هـ : کوفه)، قیام زط (204 هـ : بصره)، قیام محمد بن قاسم بن علی (219 هـ : کوفه)، قیام زنگیان (270-255: بینالنهرین)، جنبش اسماعیلیان، قیام قرمطیان (261 هـ : کوفه)، قیامهای عصر عباسیان در شبهجزیره عربستان، قیام نفس زکیه (145 هـ : مدینه)، قیام حسین بن علی بن حسن (169 هـ : مکه)، قیام محمد دیباج (200 هـ : حجاز)، قیام یحیی بن حسین بن قاسم (284 هـ : یمن)، قیامهای عصر عباسیان در مغرب، قیام عبدالرحمان بن معاویه (138 هـ : اندلس)، جنبش شقنا (151 هـ : اندلس)، جنبش ابوحاتم اباضی (151 هـ : طرابلس)، جنبش هاشم بن اشتاختج (152 هـ : آفریقا)، جنبش عبدالسلام بن هاشم یشکری (160 هـ : جزیره)، قیام ادریس بن عبدالله (172 هـ : مراکش)، جنبش تمام بن تمیم (181 هـ : تونس)، قیام نصر بن شبث (200 هـ : شام)، بررسی علل و نتایج قیامها برخلافت عباسی
نقد و بررسیها
هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.