هست نیست نما

اشتراک گذاری:

هست نیست نما

عنوان کتاب:

هست نیست نما

نویسنده: محمدحسین زرنقش
ناشر: کتیبه نوین
قطع کتاب: وزیری
شابک: 978-622-307-554-4
تعداد صفحه: 56

قیمت محصول:​

معرفی کتاب: هرگاه سوار بر اسب نفس و تن بودی به مسافرت در پی حقیقت سفر کردی و به دریای حقیقت رسیدی به علم‌الیقین مشرف گردیده‌ای و از آن به بعد به اسب نیاز نیست و باید با چوب یا کلک به دریای حقیقت سفر خود ادامه دهی آنگاه به عین‌الیقین تشرف پیدا کرده‌ای و آب را می‌بینی اما درکش نمی‌کنی. هر گاه، خود را به آب حقیقت و معرفت انداختی آنگاه به حق‌الیقین رسیده‌ای و فنا در حقیقت هستی و دیگر قطره نیستی بلکه خود جزئی از دریائی.

بعضی انسان‌ها جهت رشد کمال و اندیشه که خود غریزی است در این دنیا بصورت افقی گام برمی‌دارند و بصورت عرضی کسب علم و دانش می‌نمایند که اینگونه رشد، مشکلات دنیوی ما را حّل می‌کند و فقط تا لب گور بهمراه ما می‌باشد.

اما مسافرت و حرکت بصورت عمودی ما را به اصل خود نزدیک‌تر می‌سازد و چه مقبول گفت شاعر شیرین‌سخن که ما ز بالائیم و بالا می‌رویم و اندیشه ما را آسمانی می‌کند و از دنیای بیرونی و احساسی خود دور شده و در این فضا هر چقدر گام بیشتری را طی کنیم به مقام و منزل‌هایی خواهیم رسید که در شأن انسان در خور اشرف مخلوقات است مسافرت در راه حقیقت به بال‌های ما نیروی خاصی می‌دهد دیگر در بند دانه در این دنیا نیستیم، دگر به ارزش‌های معنوی فکر می‌کنیم ارزش‌هایی که نه بُعد دارند نه وزن، ارزش‌هایی که نیستند و نمی‌بینیم ولی هستند، آرزوهایی که طول عمر ندارند و همواره از چندین میلیون سال قبل بودند و تا چندین میلیون سال آینده خواهند بود، ارزش‌هایی که با چشم نمی‌توان دید امّا از قدرتی برخوردارند که دنیا را به لرزه در می‌آورند ارزش‌هایی که زیبائی را می‌آفرینند ولی خود پیدا نیستند. این جسم ضعیف انسان را آنچنان می‌کند که می‌تواند اعجاز بپا کند، ارزش‌هایی که با داشتن آن انسان جذاب و زیبا می‌شود. ارزش‌هایی که روح را آنچنان جلا می‌دهد و صیقل می‌زند و چون آینه می‌گرداند که همه چیز را در آن می‌توان دید و انعکاس این دل پاک بر دل‌های پاک دیگر تولید محبت و انگیزه می‌افکند ارزش‌هایی که خوب را از بد تمیز می‌دهد ارزش‌هایی که انسان‌ها را از انسان‌های دیگر متمایز می‌گرداند و انسان‌ها را به درجه کامل انسان می‌رساند. ارزش‌هایی که سعدی می‌آورد و حافظ و مولوی و… .

ارزش‌هایی که در خور شخصیت انسان است. می‌رسد بجائی که بجز او را نبیند چون انسان کامل نسخه نامه الهی‌ست و آیینه جمال شاهی‌ست. براساس اصل اشراقی افلاطونی مبتنی است که عشق در جمیع کائنات جاریست و ساریست بدین معنی که هر موجودی به سوی مرتبه عالی‌تر خود اشتیاق دارد و اصولاً سبب حرکت و تکاپوی موجودات، شوق به کمال است عشق از عَشَق (چسبیدن) گرفته شده است. بدین جهت به گیاه پیچک نیز عَشَقه گویند چون بر تنه درخت می‌پیچد و می‌چسبید و بالا می‌رود.

امّا کلمه عشق در قرآن کریم و ادعیّه مأثوره نیامده است هر چند که در برخی از روایات آمده است امّا نیامدن لفظ عشق در ماثورات مذهبی دلیل بر قدمّت آن نیست چرا که این لفظ در متون جاهلی عرب نیز سابقه ندارد. حکماً و عرفای پیشین برای عشق تعارفی قائل شده انداز آن جمله افلاطون معتقد است که عشق واسطه انسان و خدایان است و فاصله آن‌ها را پر می‌کند. بعضی حکماً عشق را نکوهیده‌اند و آنرا پلید دانسته‌اند، بعضی از آنان عشق را فضیلتی نفسانی شمرده‌اند و تحسین‌اش کرده‌اند و برخی آنرا جنون الهی دانسته و بعضی آنرا بیماری نامیده‌اند.

کلیدواژه‌ها: راه و رسم زندگی، ارتباط با خدا، انسان‌شناسی

نقد و بررسی‌ها

هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.

اولین کسی باشید که دیدگاهی می نویسد “هست نیست نما”

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

محصولات پیشنهادی