معرفی کتاب: از همین لحظه، سفر کوتاه اما عمیقمان آغاز شده است. از حالا تا پایان این مسیر، در کنار تو خواهم بود. این کتاب فقط یک مجموعه از واژه‌ها نیست، هر جمله، هر کلمه، تکه‌ای از زندگی‌ست، بخشی از خاطراتی که از دل لحظه‌های واقعی بیرون آمده‌اند. خاطراتی که شاید با بوی عطری آشنا، تصویری قدیمی، آهنگی که بند بندش خاطره است یا حتی شبی بارانی دوباره زنده شده‌اند؛ و تنها کاری که از دستم برمی‌آمد، نوشتنشان بود.

یک روز با خودم فکر کردم، شاید کسانی باشند که درست در چنین لحظاتی گیر افتاده‌اند، کسانی که حس می‌کنند تنها هستند، که فکر می‌کنند کسی آن‌ها را نمی‌فهمد. این کتاب را برای آن‌ها نوشتم، برای اینکه بدانند که تنها نیستند؛ که خیلی‌ها، پیش از آنکه بفهمند هنوز راهی هست، خیال می‌کردند که به آخر خط رسیده‌اند؛ اما دوباره بلند شدند، دوباره شروع کردند.

تنها تفاوت تو با آن‌ها این است که از حالا تا پایان کتاب، من کنار تو هستم.
بعضی از این متن‌ها با اشک نوشته شده‌اند، پس اگر هنگام خواندنشان چشمانت خیس شد، اشکالی ندارد. این یعنی چیزی در میان این واژه‌ها، درون تو را هم لمس کرده است. امیدوارم که در این صفحات، چیزی پیدا کنی که برایت معنا داشته باشد، که حس کنی این واژه‌ها برای تو نوشته شده‌اند، همان‌طور که برای من نوشته شدند.

امروز داشتم به گذشته فکر می‌کردم

گذشته؟؟ دروغ بود، داشتم به تو فکر می‌کردم

اره، من، عجیبه نه!!

فردی که بود و نبود کسی برایش مهم نبود، امروز داشت به تو فکر می‌کرد،

به نبودت

داشتم به تمام حس‌هایی که با تو تجربه کردم فکر می‌کردم

ترس، عشق، رفاقت و…

برایم خاطره‌های قشنگی ساختی

ولی نبودت به اندازه‌ی زیبایی خاطراتت نابودم کرد…

کلیدواژه‌ها: قطعه‌های ادبی فارسی، دلنوشته، دلنوشته عاشقانه