معرفی کتاب: منظور از نزدیکبینی، بیش از واقع ارزیابی کردن عایدات کوتاهمدت و کمتر از واقع ارزیابی کردن عایدات بلندمدت، توسط سرمایهگذاران فعال در بازار است. نزدیکبینی سرمایهگذاران منجر به تغییر رفتار مدیریت شرکت شده و شرکت به جای تمرکز و برنامهریزی جهت ارتقای عملکرد بلندمدت، بر عملکرد جاری و کوتاهمدت تمرکز نمایند و همین امر ممکن است بر راهبرد و استراتژی شرکت اثرگذار باشد. بر این اساس در این کتاب به بررسی پدیده نزدیکبینی در بازار سرمایه و راهبرد شرکتها با نقش تعدیلگر خودشیفتگی و کوتهبینی مدیران پرداخته خواهد شد.
مهمترین دغدغه بیشتر سازمانها، تدوین و اجرای راهبردهایی است که موفقیت و بقای آنها را در شرایط متحول و پیچیده محیطی، تضمین کند. برنامهریزی راهبرد، ابزاری در اختیار سازمانها قرار میدهد تا بتوانند تدوین و اجرای راهبرد را در بعدهای مختلف سازمان دنبال کنند و بر عملکرد راهبردی خود، مدیریت داشته باشند (مینتزبرگ و لمپ، 2001). همواره میتوان با برنامهریزی راهبرد، ارزیابی شرایط محیطی (فرصتها و تهدیدها)، قابلیتهای درونی سازمان (ضعفها و قوتها) و در نظر گرفتن ارزشهای سازمانی، راهبرد مناسبی را تدوین و انتخاب کرد (اعرابی، 1395). در واقع، راهبردهای رقابتی، جهتدهی عملکرد مدیران برای شکست رقیبان قدرتمند در بازارهای بینالمللی را مشخص میکند (ایمان خان و همکاران، 1388). در این راستا، نمازی بیان میکند که راهبرد، چگونگی انطباق ظرفیتهای یک سازمان با فرصتهای موجود در بازار، به منظور تحقق بخشیدن به هدفهای کل سازمان را تبیین میکند (نمازی، 1395).
انتخاب راهبرد برای دستیابی به اهداف شرکت بسیار مهم است که تعیینکننده سطح رقابت شرکت است و بهعنوان یک نوع خطی مشی، باید محتاطانه توسط مدیریت تصمیمگیری شود. به باور ویلیماز و همکاران (2018) راهبرد مناسب آن است که با در نظر گرفتن عدم اطمینان محیطی به دنبال حداکثرسازی منافع مالی شرکت است. بازار سرمایه علاوه بر تسهیل فرآیند تأمین مالی، استفاده از معافیتهای مالیاتی، منجر به کسب اعتبار و شهرت برای شرکت میگردد که پیامد آن رقابت برای شرکت در صنعت را به حداقل میرساند (طهاسبی خورنه و همکاران، 1400). در کنار مزایای بازار سرمایه درک درست از ضعفهایی فعالان بازار مانند سرمایهگذاران در فرآیند تصمیمگیری به اندازهای مهم است که بدون توجه به آن سطح کارایی راهبرد شرکت کاهش مییابد. با توجه به رشد شاخص بورس ایران و بازدهی بالاتر آن نسبت به سایر بازارهای موازی موجب جذب سرمایهگذاران خرد بسیاری شده است. ورود ناگهانی این حجم بسیار بالای سرمایه به این بازار و همچنین عدم دانش کافی سرمایهگذاران موجب شده که معاملات بسیاری مشاهده شود که صرفاً ناشی از هیجانات و احساسات سرمایهگذاران بوده است (آقابابایی و مدنی، 1400). یکی از رفتارهای سرمایهگذاران که ناشی از تمایلات احساسی آنها است اقدام براساس وزن دهی به عملکرد کوتاهمدت بازار است که تحت عنوان نزدیکبینی بررسی میشود. نزدیکبینی سرمایهگذاران به معنای بیش از واقع ارزیابی کردن عایدات کوتاهمدت و کمتر از واقع ارزیابی کردن عایدات بلندمدت توسط سرمایهگذاران است (پاتل و همکاران، 2021). یعنی سرمایهگذاران ارزش شرکت را تنها براساس آنچه در گذشته روی داده و یا در آینده نزدیک رخ خواهد داد، تعیین میکنند و اهمیت کمتری به تواناییهای بالقوه شرکت در آینده دورتر قائل هستند. نزدیکبینی سرمایهگذاران از این شناخت سرچشمه میگیرد که سرمایهگذاران میتوانند از اخبار جاری و سایر دادههای موجود بازار بصورت لحظهای استفاده کنند تا بفهمند که چه نوع سازماندهی برای افزایش اطمینان از دستیابی به اهداف باید انجام شود. در چنین شرایطی اتخاذ تصمیمات شرکت در جهت دستیابی به سودآوری کوتاهمدت میتواند به نادیده گرفتن فرصتهای ارزشآفرینی بلندمدت منتهی گردد زیرا شرکت برای رسیدن به هدف کوتاهمدت تمام یا بخشی از تجهیزات و منابع مالی و نیروی انسانی را به اهداف کوتاهمدت اختصاص میدهد و برنامهریزی بلندمدت را قربانی آن میکند. در راستای اینکه تاکنون منبع جامعی در نقش رویکردهای رفتاری بر نوع راهبرد شرکت، یافت نشده و با توجه به اهمیت تهیه و تدوین راهبرد شرکت، کتاب حاضر به دنبال پاسخ به این پرسش است که: پدیده نزدیکبینی در بازار سرمایه چه نقشی بر نوع راهبرد شرکت دارد؟
مدیران خودشیفته نسبت به سایر مدیران در پی دستیابی به بازده نامطمئن از تصمیمات با ریسکپذیری بالا هستند (بایل و همکاران، 2019)، و مدیران کوتهبین بر عملکرد کوتاهمدت خود تمرکز کرده و هر آنچه را که منجر به کاهش این عملکرد کوتاهمدت گردد را حذف خواهند نمود مانند فعالیتهای تحقیق و توسعه، بازاریابی که میتوانند منجر به بازده بلندمدت گردند.
این در حالی است که براساس گزارشهای متعدد بورس ایران در دهه اخیر محیط پرنوسان را تجربه کرده است و سرمایهگذاران بیشتری را به سمت گریز از ریسک و کسب بازده مطمئن از سرمایهگذاری سوق داده است؛ بنابراین این سؤال مطرح میشود که آیا خودشیفتگی مدیران و کوتهبینی آنها میتواند نقش تعدیلگر در تأثیر پدیده نزدیکبینی بازار سرمایه بر نوع راهبرد شرکت داشته باشد؟
نوآوری این کتاب به دنبال تسلط چارچوب مالی رفتاری و به چالش کشیده شدن تئوریهای مالی استاندارد بدلیل عدم توانایی آنها در تبیین بیقاعدگیهای مشاهده شده در بازار سرمایه و بررسی و مطالعه موضوعات رفتاری و روانی سرمایهگذاران است که در تعیین برنامه کاری شرکت برای دستیابی به چشمانداز آتی و اولویتبندی اهداف میتواند عامل محرکی محسوب شود که پیش از آن به آن توجه نشده است. بررسی و ارزیابی اینکه یک عامل بیرونی از شرکت آن هم در حوزه مالی رفتاری مانند پدیده نزدیکبینی بازار بتواند مسیر رسیدن شرکت به اهدافش را مشخص نماید و مزیت رقابتی شرکت را در بین رقبا مشخص کند علاوه بر آنکه اطلاعات سودمند را در اختیار مدیران برای تصمیمگیری قرار میدهد موجب بسط مبانی نظری مرتبط از طریق ایجاد پیوند بین حوزه حسابداری، روانشناسی و مدیریت میگردد؛ بنابراین میتوان در نبود مطالعه علمی در این زمینه و نیاز مدیران، سرمایهگذاران و تحلیلگران بازار به شناخت مؤلفههای تعیینکننده چشمانداز آتی شرکت را دارای نوآوری در موضوع به حساب آورد.
کلیدواژهها: پدیده نزدیکبینی در بازار سرمایه، نزدیکبینی، نزدیکبینی بازار سرمایه، دیدگاه کوتاهمدت (نزدیکبین) در مقابل دیدگاه بلندمدت، نقش سرمایهگذاری کوتاهمدت و بلندمدت در پرتفوی، رابطه بین افق سهامداران و افق مدیریتی، ابعاد نزدیکبینی بازار سرمایه، کارایی و نزدیکبینی بازار سرمایه، فرضیه بازار کارا، ویژگیهای مؤثر بازار کارا بر کاهش نزدیکبینی بازار سرمایه، انواع تحلیلها و نزدیکبینی بازار سرمایه، رفتار گلهای و نزدیکبینی در بازار سرمایه، نزدیکبینی بازار سرمایه و راهبرد شرکت، استراتژی و راهبرد شرکتها، تعاریف استراتژی، اهمیت تدوین استراتژی، دیدگاههای مختلف راهبرد، سطوح و سلسلهمراتب استراتژی، استراتژی گروه و استراتژی کسبوکار، برنامهریزی استراتژیک، عناصر برنامهریزی استراتژیک، مفهوم نوین استراتژی و انواع استراتژی، رابطه استراتژی و عملکرد شرکت، استراتژیهای کسبوکار و بینالمللی شدن شرکتها، فرآیند تدوین استراتژی، ابعاد نهگانه مورد بررسی در تدوین استراتژی، نقش ریسک شرکت در تعیین استراتژی، الگوهای تدوین استراتژی، تعیین استراتژی و محیط اطلاعاتی شرکت، مزیت رقابتی در تدوین استراتژی، استراتژی سهجانبه، تدوین استراتژی با چارچوب تحلیل محیطی و داخلی، نقش منابع و قابلیتها در تدوین استراتژی، جایگاه مدیریت در انتخاب استراتژی، خودشیفتگی و کوتهبینی مدیران، خودشیفتگی، انواع تیپهای خودشیفتگی، انواع دیگر شخصیت خودشیفتگی، ویژگیهای شخصیتی مدیران خودشیفته، کوتهبینی مدیران، پیشینه اصطلاح کوتهبینی مدیران و انواع آن، نظریات کوتهبینی مدیران، تأثیر کوتهبینی مدیریت بر مدیریت سود، عوامل مؤثر بر بروز پدیده کوتهبینی مدیریت، ماهیت کوتهبینی مدیران و پیامدهای کارایی، تأثیر کوتهبینی مدیریتی بر نوآوری
نقد و بررسیها
هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.