معرفی کتاب: سی سی و دی دی به خیابان رفتند. دی دی به جای اینکه در پیاده رو راه برود، در خیابان راه میرفت. ماشینها بوق میزدند که مواظب باشد. دوچرخهها بوق میزدند که مواظب باشد. دی دی خیلی جلوتر از سی سی راه میرفت. دی دی به پیاده رو آمد اما باز هم خیلی از سی سی فاصله گرفت و با او راه نمیرفت. سی سی به دی دی گفت که بچههای کوچک باید در خیابان کنار بزرگترهایشان راه بروند تا اتفاقی برای آنها نیفتد. دی دی حرف سی سی را قبول کرد و دست او را گرفت.
دی دی تویه خیابون
داره راه میره آسون
ماشینا در حال بوق
مواظب باش! بچه جون!
کلیدواژهها: کودکان، شعر کودکان، موسیقی، آموزش
نقد و بررسیها
هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.