معرفی کتاب: سی سی و دی دی به خرید رفتند. سی سی و دی دی به مغازه لباس فروشی رسیدند. دی دی بی اجازه لباسها را از قفسه کشید و همۀ آنها روی زمین ریخت. فروشنده از کار دی دی ناراحت شد. دی دی که از کارش پشیمان شده بود، از فروشنده معذرت خواهی کرد. فروشنده، دی دی را بخشید و هر دو خوشحال شدند.
دی دی تویه مغازه
دید که دستش درازه
لباسا رو ریخت زمین
پشیمونیش رو ببین!
کلیدواژهها: کودکان، شعر کودکان، موسیقی، آموزش
نقد و بررسیها
هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.