معرفی کتاب:
مقام امن و می بی غش و رفیق شفیق
گرت مـدام میـسر شـود زهی تـوفیق
دریـغ و درد کـه تـا این زمان ندانستم
که کـیمیای سـعادت رفـیق بود رفـیق
این شعر را وقتی من و دوستم با هم دعوا کردیم، معلم ادبیات خواند. او ادامه داد: چه کسی میداند این شعر از کیست؟ و چون کسی پاسخ نداد خودش گفت: این شعر از شاعر بزرگ شیراز حافظ شیرازی است.
وقتی از مدرسه به خانه آمدم به مادرم گفتم کاش به حافظیه برویم و از آن مکان زیبا بازدید کنیم. مادرم موافقت کرد، پس دوربین عکاسی و کتاب حافظ را برداشتیم و به حافظیه رفتیم.
آرامگاه حافظ در یکی از مکانهایی است که از قدیم مورد احترام مردم شیراز بوده تا جایی که بسیاری از مردم رسوماتی مانند نماز جماعت، نماز عید فطر و قربان را در این مکان خوش آب و هوا به جا میآوردند.
در این مکان باغی زیبا با درختان سرو و کاج و حوضهای بزرگ است و در جای جای دیوارها اشعار زیبای حافظ خودنمایی میکند. از آرامگاه و فضای اطراف آن عکسهای زیبایی ثبت کردم. سقف زیبای آرامگاه بسیار چشمگیر بود.
کلیدواژهها: کودکان، داستان کودکانه، حافظ شیرازی
نقد و بررسیها
هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.