معرفی کتاب: پرواز کردم و بالا رفتم، آنقدر بالا که از جو خارج شدم و وارد فضا شدم و به توپ کوچک و خاکستری رنگی رسیدم. نامش را پرسیدم؛ عطارد بود. پس از کمی گردش به اطراف او و جستجو متوجه شدم که کوچکترین توپی است که روی یک بند قرار دارد. عطارد نزدیکترین توپ به خورشید میباشد و طی ۸۸ روز دور آن میچرخد، به علت نزدیکی زیاد آن به خورشید دمای عطارد ۴۴۸ درجه سانتیگراد در روز است و در شبها دمای آن صدها درجه زیر نقطه انجماد میرسد. عطارد سریعترین توپ روی آن بند بلند میباشد.
از عطارد خداحافظی کردم و سر خوردم و سر خوردم تا اینکه به توپ زرد و بزرگتری رسیدم که اسمش زهره بود. بیش از ۹۶ درصد این توپ از گاز کربن دی اکسید تشکیل شده که باعث سمی بودن این توپ شده است و کسی نمیتواند با آن بازی کند؛ با اینکه عطارد نزدیکترین توپ به خورشید میباشد اما زهره داغترین توپ است.
بعد از آن به توپی به نام زمین رسیدم که حس آشنایی داشتم به همین خاطر وارد آن نشدم چون میخواستم توپهای دیگر را ببینم و کشف کنم. زمین بزرگترین سیاره سنگی میباشد و طی ۳۶۵ روز دور خورشید میچرخد. ۷۱ درصد از سطح این توپ را آب پوشانده است و سن تقریبی آن ۵/۴ میلیارد سال ارزیابی میشود…
کلیدواژهها: کودکان، داستان کودکانه، نجوم
نقد و بررسیها
هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.