معرفی کتاب: صحنه به دو قسمت آسمان (بالا) و زمین (پایین) تقسیم می‌شود چون قسمت‌هایی از نمایش همزمان در آسمان و زمین اتفاق می‌افتد. پرده پس‌زمینه نیز آسمان و کهکشان را نشان می‌دهد که گاهی آناهیتا (نگهبان آب) روی پرده ظاهر می‌شود و به کل صحنه آسمان نظارت دارد. در پس‌زمینه، خانه‌هایی به رنگ سفال و نیمه ویرانه در صحنه قرار دارد. یک کوه بلند در سمت راست و در قسمت تاریک صحنه است. غباری کثیف و سیاه روی آسمان شهر را پوشانده است. مردم دیگر برای یافتن آب زمین را می‌کنند، موجودات ریز و موذی از زیر خاک بیرون می‌آیند. باد سیاه به شکل موجودی اهریمنی در شهر می‌وزد و خانه‌ای را تخریب می‌کند. مردم و تشتر با هراس از صحنه خارج می‌شوند. آوای نیایش پخش می‌شود. آوای نیایش مردم: دیو خشکسالی در هر روز و هر شب از اینجا و آنجا سر می‌زند و نیروی زندگی را در هم می‌شکند، باشد که پروردگار مرا یاری کند، باشد که پروردگار از دروغ و خشکسالی دورمان نگاه دارد

کلید واژه‌ها: نمایشنامه، تشتر، پدر تشتر، مادر تشتر، سَتَویس، آناهیتا نگهبان آب‌ها، گاو زرین شاخ، اسب زرین لگام، اژدها، اهریمن باد سیاه، اسب سیاه، مردم شهر