مبانی حقوقی الزامات حاکمیتی حجاب

اشتراک گذاری:

مبانی حقوقی الزامات حاکمیتی حجاب

دسته:

عنوان کتاب:

مبانی حقوقی الزامات حاکمیتی حجاب

نویسنده: سیدعلی عباسیان
ناشر: کتیبه نوین
قطع کتاب: وزیری
شابک: 978-622-307-569-8
تعداد صفحه: 224

قیمت محصول:​

معرفی کتاب: از مسائل بحث‌برانگیز پیرامون مسأله حجاب، چگونگی مواجهه حکومت با این امر است. بطور کلی از منظر فلسفه سیاسی، حکومت‌ها می‌توانند اتباعشان را ملزم به انجام یا ترک فعلی نمایند. دامنه الزامات یک حکومت نیز با قلمروی اختیارات آن برابر است. از منظر شارع مقدس نیز حاکم اسلامی از آنجا که ولایت بر مردم دارد می‌تواند بر مبنای قانون و شریعت اسلامی افراد جامعه را (چه بدان امر اعتقاد داشته باشند چه نداشته باشد.) به عمل یا ترک آن الزام کند، چنان‌که مستندات دینی شاهد درستی این مدعاست. همچنین از آنجا که مصالح جمعی اعمال فردی بر مصالح فردی رجحان دارد و نیز تأمین سعادت اخروی افراد جامعه، غایت اساسی حکومت اسلامی است، حاکم اسلامی می‌تواند فرد را ملزم به انجام تکالیف عبادی نماید. رعایت حجاب نیز از آنجا که بر هر زن و مرد مسلمان واجب است، حاکم اسلامی می‌تواند اتباعش را بر آن الزام نماید و هر آنچه فلسفه حجاب اسلامی را تبیین می‌کند، در واقع توجیه عقلانی الزام حکومت اسلامی به حجاب به شمار می‌آید. الزام عملی به قوانین در هر نظامی حتی نظام‌های سکولار و دموکراتیک، امری عرفی و عقلایی است. در هیچ نظامی آزادی مطلق پذیرفته نشده است؛ مگر در نظامی که اساسش را بی‌نظمی و هرج‌ومرج و بی‌بندوباری تشکیل دهد و این جز در عالم درندگان به چشم نمی‌خورد؛ بنابراین ‌عرفاً، و عقلاً هر کس در هر نظامی زندگی می‌کند باید به عمل به قوانین آن نظام تن دهد و نمی‌تواند به بهانه آزادی، از عمل به قوانین حاکم سر باز زند. حتی اگر معتقد است قانون حاکم ظالمانه است تا تغییر قانون نیز مجاز به تخلف نیست و در صورت تخلف مجبور به پذیرش مجازات‌های وضعی است. بر این اساس ضروری است کسی که در نظام اسلامی زندگی می‌کند، به همه قوانین آن از جمله حجاب اسلامی تن دهد و خود را ملتزم به مقتضای شرع، عرف، عقل و سیره عقلا بداند و تبعیض در قانونمندی به اینکه به بعضی از قوانین تن دهد و نسبت به بعضی دیگر «مثل قانون حجاب»، بی‌تفاوت باشد نوعی معارضه با قانون و عرف و عقل است. چرا که از نگاه قانون، قانون‌شکن و از منظر عرف و عقل بی‌اعتبار محسوب می‌گردد. چگونه تجاوز به حریم قوانین راهنمایی و رانندگی و یا قوانین مالیاتی یک نوع قانون‌شکنی و تمرد و سرکشی است، ولی تجاوز به قانون حجاب اسلامی سرکشی و تمرد محسوب نمی‌گردد؛ با اینکه پشتوانه قانون حجاب قرآن و سنت است. خلاصه اینکه اجتماعی بودن قانون حجاب و تبعیض‌بردار نبودن قانونمندی در دین و تعارض ترک آن با شرع، عرف و عقل و ترتیب مفاسد بی‌شمار بر ترک قانون حجاب، ضرورت و الزام عملی بدان را حتمیت می‌بخشد.

حجاب می‌تواند جامعه را از آسیب‌ها و ناهنجاری‌ها مصون داشته و حفظ کند، ترویج فرهنگ عفاف و تبیین ابعاد مختلف آن در جامعه است. در جامعه «حجاب» (پوشش اسلامی) یک رفتار بهنجار و رعایت آن یکی از ضروریات دین و از حقوق مسلم جامعه است. معضل بدحجابی گونه‌ای از انحراف اجتماعی است که جامعه ایران با آن روبه‌رو بوده است. در سال‌های اخیر این معضل روند رو به افزایشی نیز داشته است. حجاب و عفاف نباید رها و فقط به یک نهاد سپرده شود، خانواده بهترین جای شکل‌گیری این فرهنگ و تضمین‌کننده آن در جامعه است. یکی از مهم‌ترین مفاهیم دینی که همواره مورد توجه محافل فرهنگی و اجتماعی بوده، مسئله حجاب می‌باشد. پیرامون موضوع حجاب مسائل مختلفی طرح می‌شود. از این میان، چگونگی مواجهه حکومت با موضوع حجاب، مسأله مهم و بحث‌برانگیزی است. مسأله الزام حکومت به موضوعی مانند حجاب، در تحلیل عام دربردارنده دو پرسش اساسی است که یک پرسش عام و کلی و پرسش دیگر خاص و جزئی است. در پرسش کلی، قطع نظر از هر موضوع خاصی، مسأله الزام حکومت مورد بحث قرار می‌گیرد و از درستی نفس الزام حکومت بحث می‌شود آیا اساساً حکومت‌ها مجاز به الزام فرد و جامعه به انجام یا ترک هر امری هستند یا خیر؟ اما در پرسش خاص، با فرض درستی الزام حکومت، سخن در درستی تعلق اوامر و نواهی حکومت به موضوعات خاص است. در تبیین رابطۀ حکومت اسلامی و پوشش می‌توان سه حالت را در نظر گرفت؛ اول اینکه چون حجاب یک واجب شرعی است، پس بی‌حجابی حرام شرعی است و جلوگیری از آن واجب است و بنابراین حکومت اسلامی باید قوانینی به‌منظور برخورد با افراد بدحجاب و مجازات آن‌ها وضع کند و البته وظیفۀ حکومت نیز منحصر در همین مورد است. دوم اینکه اصولاً حجاب یا به دلیل شرعی واجب نیست یا اگر هم واجب باشد، وظیفه‌ای شخصی است که در صورت عدم علاقۀ شخص به انجام آن، الزام وی بر حجاب امری غلط است، همان‌طور که الزام وی بر بی‌حجابی غلط است و از این‌رو حکومت هیچ وظیفه‌ای در قبال حجاب یا بی‌حجابی ندارد. سوم اینکه، حجاب امری واجب و رعایت آن لازم است و بر همگان از جمله حکومت، زمینه‌سازی برای انجام این فریضه، واجب است.

کلیدواژه‌ها: تحلیل حجاب در اسلام، تحلیل ماهوی جرم رعایت نکردن حجاب شرعی، ابعاد حجاب، شخصیت بزه‌دیده، حجاب و تدابیر پیشگیرانه، نقش حجاب بر مشکل کردن امکان جرم، امکان جرم و آسیب‌های اجتماعی ناشی از بدحجابی، رابطه بدحجابی با آسیب اجتماعی، پیامدهای ناگوار بدحجابی بر اجتماع (امکان جرم)، گرایش مردان به چندهمسری، ایجاد اختلال روانی و عصبی، نتایج حجاب در سلامت‌بخشی خانواده، نتایج حجاب در استحکام پیوند خانوادگی، آثار و فواید حجاب اسلامی، شیوه کسب رفتارهای انحرافی مانند عدم رعایت حجاب شرعی، پاداش‌ها و تنبیهات مؤثر در عدم رعایت حجاب، آسیب‌شناسی کنترل اجتماعی رسمی و الزامی حجاب، تأثیر کنترل رسمی و الزامی در ترویج عدم رعایت حجاب، نظریه برچسب‌زنی و آسیب‌شناسی در ترویج عدم رعایت حجاب شرعی، راهکارهای پیشگیری و درمان بی‌حجابی و ترویج فرهنگ حجاب، بزه‌دیده‌شناسی زنان، انواع بزه‌دیدگی بر علیه زنان، حقوق کیفری زنان بزه دیده، حمایت کیفری از تمامیت جسمانی زنان بزه دیده، علنی بودن یا ارتکاب در معابر و اماکن عمومی، مروری تاریخی بر حجاب، حجاب به مثابه رسانه ارتباط نمادین، اختلال هنجاری در حجاب، چالش‌های کنترل اجتماعی در مسأله حجاب، آسیب‌شناسی کنترل اجتماعی رسمی در مسأله حجاب، حجاب از نگاه جامعه‌شناسی، الزام یا عدم الزام حکم حجاب با توجه به نظرات فقها و حقوق‌دانان، فلسفه سیاسی الزام، حکومت دینی و الزام، ضرورت فرهنگ‌سازی در جامعه دینی، دیدگاه‌ها درباره الزام حجاب، ادله موافقان الزام حکومتی حجاب، ادله مخالفان الزام حکومتی حجاب، الزام حکومت در حوزه خصوصی، امر به معروف و نهی از منکر

نقد و بررسی‌ها

هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.

اولین کسی باشید که دیدگاهی می نویسد “مبانی حقوقی الزامات حاکمیتی حجاب”

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

محصولات پیشنهادی