معرفی کتاب:
کفشدوزک آرام از ساقه ی گل بالا می رفت. او گل را دوست داشت.
گل گفت: بهتره بری پی کارت…
کفشدوزک غمگین شد و رفت.
شته ها به جان گل افتادند.
گل گفت: کفشدوزک کمکم کن!
کفشدوزک گل را بخشید. او تمام شته ها را خورد و هر دو خوشحال شدند.
کلید واژهها: کودکان
نقد و بررسیها
هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.