معرفی کتاب: نقطه آغاز فعالیتهای بازاریابی درک نیازها و خواستههای مشتریان است که تلاش میشود با درک آنها خدمت یا کالایی ارائه گردد که نهایتاً بتواند موجبات رضایت آنها را فراهم کند. در کنار این موضوع نباید فراموش کرد که کالا یا خدمت ما زمانی میتواند در بازار جذاب و مورد توجه قرار گیرد که نسبت به رقبا برتری قابل ملاحظهای برای مشتریان داشته باشد. یکی از نیازهای ضروری مدیران سازمانها، درک و توسعه برنامههای بازاریابی برای محصولات و خدماتشان است. جمله مشهور هنری فورد که: «هر رنگ اتومبیل که مشتری بخواهد به او عرضه میکنیم، به شرط آنکه سیاه باشد!» یادآور بازارهای بسته و انحصاری و دورانی است که تقاضا از عرضه افزونتر بود؛ اما امروزه عمر اینگونه بازارها برای تولید و فروش محصولات به سر آمده است و در آیندهای نهچندان دور، اثری از این نوع بازارها باقی نخواهد ماند، اما بسیاری از مدیران به این موضوع بیتوجهاند و تحقیقات متعدد نشان میدهد که یکی از دلایل عمده شکست کسب و کارهای کوچک، نداشتن یک برنامه جامع بازاریابی است. گاهی نیز مشاهده میشود که برخی تفاوتی بین دو مفهوم «فروش» و «بازاریابی» قائل نیستند. بازاریابی فعالیتی مشتریگرا و تحقیقات بازاریابی، تعیین کننده میزان تولید و نوع محصول است. بدون شک آنچه آماده ارائه به مشتری میگردد باید با ابزار یا ابزارهای مناسب برای او معرفی شود. منظور از ابزار مناسب ابزاری است که بتواند با مشتری رابطه برقرار کرده و متناسب با نوع کالا یا خدمت و نیازهای اطلاعاتی که وجود دارد بتواند اطلاعات کافی را در اختیار او قرار دهد ابزارهایی همچون تبلیغات، فروش حضوری، پیشبرد فروش، روابط عمومی و بازاریابی مستقیم در این شرایط به کمک بازاریاب میآیند. اگر مدیر بازاریابی نیازهای مشتریان را به درستی تشخیص دهد و بر اساس آنها، کالاها را طراحی و تولید کند و همراه با آن، قیمتگذاری و بستهبندی مناسب کالا را انجام دهد و نیز در اجرای برنامههای توسعه فروش و توزیع کالا موفق باشد، فروش کار سادهای خواهد بود و کالا به راحتی به فروش خواهد رسید. در این مورد «پیتر دراکر» یکی از متفکرین بنام مدیریت که در بسیاری از زمینههای مدیریت سخن اساسی را بیان کرده بر این باور است که: «هدف بازاریابی، فروش فراوان است. هدف این است که مشتری را شناخته و نیازهای او را درک نموده، به طریقی که کالا یا خدمت، با نیازهای او منطبق گردد و کالای خود را به فروش برساند.». در بازاریابی ارتباط دوطرفه، اهداف بلند مدت، کانون توجه نیازهای مصرفکنندگان و تأکید بر کسب سود از راه افزایش رضایت مشتریان است. در صورتی که در فروشندگی، اهداف کوتاه مدت، ارتباط یک طرفه، کانون توجه محصولات موجود و تأکید بر کسب سود از راه افزایش حجم فروش است. از طرفی برخی دیگر بازاریابی را تنها منحصر به تبلیغات میدانند، در صورتی که تکنیکهای بازاریابی طیف وسیعی از علوم اجتماعی، به ویژه اقتصاد، جامعهشناسی و روانشناسی را در بر میگیرد.
کلیدواژهها: مبانی بازاریابی، فرآیند مدیریت بازاریابی، اهمیت فرهنگ بازاریابی، مفهوم فرهنگ سازمانی بازارگرا، تفکرات بازاریابی، اهمیت کیفیت محصول و خدمات، نقش بازاریابی در شرکتها، تأثیر تبلیغات در فروش، انواع روشهای گسترش فروش یا پروموشن فروش، انواع ابزارهای تبلیغات، شناخت و جذب مشتری، شاخصهای مدیریت ارتباط با مشتری، دیدگاههای مدیریت ارتباط با مشتری، موفقیت در جذب و ارتباط با مشتری، علامت تجاری در بازار رقابتی، وفاداری به علامت تجاری، انواع وفاداری مشتریان، عوامل مؤثر بر وفاداری مشتری، وفاداری به علامت تجاری، گامهای اجرای موفق برنامههای ایجاد وفاداری، اصول جذب وفاداری در مشتریان، شناخت و نگرش مصرفکنندگان، دیدگاههای رفتار مصرفکننده، مدلهای رفتار مصرفکننده، تأثیر گروه مرجع بر رفتار مصرفکننده، رسیدگی به شکایتهای مشتریان، اقدامات بازاریابی برای دستیابی سهم بازار، استراتژی بازاریابی برای مرحله بلوغ و افول بازار، استراتژیهایی برای افزایش رشد حجم فروش، استراتژی افزایش میزان مصرف، مدیریت دانش مشتری، مراحل کلی تدوین طرح کسب و کار، مشاوره طرح کسب و کار تجاری، مدیریت فرایند کسب و کار، تأثیر فناوری اطلاعات بر ابعاد فعالیتهای بازاریابی، مدیریت ارتباط با مشتری و اهمیت آن در تجارت الکترونیک، بازاریابی در محیط تجارت الکترونیک، چالشهای فرآوری مدیریت ارتباط با مشتری در تجارت الکترونیک
نقد و بررسیها
هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.