معرفی کتاب: پیرمردی به کار درو
خوشههای گندم سر به اطاعت افکنده
داس گلوشان را میبوسد
پیرمرد خرسند میدرود
زنی پیش جوی نشسته
پارچهها را به آب فرو میبرد
آب زلال رنگ میگیرد
پیش میرود
آرام با ترانهای یکنواخت بر زبان
صف مورچهها برقرار
از پای سنجد تا گندمزار میروند و میآیند
آیندگان به روندگان سلامی میگویند و میگذرند
مورچهی مهاجم پیش میآید…
کلیدواژهها: داستانهای کوتاه فارسی
نقد و بررسیها
هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.