معرفی کتاب: در دهکدهی کوچکی نزدیک به دریاچهی تاپو، مامان آیلا در کلبهای چوبی زندگی میکرد که حیاط بسیار بزرگی داشت. در حیاط سرسبز این کلبه حیوانات زیادی زندگی میکردند و مامان آیلا را از تنهایی در میآوردند.
خانم مرغه و آقا خروسه به همراه جوجههایشان، آقا سگه، گربهی پشمالو و یک مترسک مهربون که از محصولات کشاورزی مامان آیلا محافظت میکرد.
در همسایگی مامان آیلا کلبههای دیگری هم بود مثل کلبهی خانم اولیویا. خانم اولیویا هم مثل مامان آیلا تنها زندگی میکرد. آنها معمولاً چند ساعتی را در طول روز با هم میگذراندند و در کنار هم قهوهای مینوشیدند و گپی میزدند.
کلیدواژهها: کودکان، داستان کودکانه، درختکاری، صنوبر، گیاهان
نقد و بررسیها
هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.