معرفی کتاب: مامان با بنیسا برای انجام کاری به شهر رفته بود.
برسام تنها مانده بود و احساس میکرد هیچ کس جز او در دنیا نیست و هیچ کس او را دوست ندارد.
تدی و تاتا دوست داشتند به او کمک کنند اما برسام بی توجه به آنها، گوشهای کز کرده بود.
کلیدواژهها: کودکان، داستان کودکانه
نقد و بررسیها
هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.