معرفی کتاب: چند سالی بود که مزرعه داری به نام عمو حیدر در روستایی زیبا زندگی می‌کرد. او آدم بخشنده و مهربانی بود که به همه مردم روستا کمک می‌کرد. مزرعه‌ای بزرگ داشت که در آن درختان سیب و گلابی و انگور وجود داشت. در گوشه‌ای از مزرعه کلبه کوچکی بود که در آن استراحت می‌کرد. او هر وقت خسته می‌شد سری به کلبه می‌زد و برای خودش چای خوش عطر درست می‌کرد. عمو حیدر سگی داشت که شجاع و وفادار بود و او را بسیار دوست می‌داشت. عمو در قسمت دیگری از مزرعه ذرت کاشته بود و منتظر بود تا آنها رشد کنند و محصول آن‌ها را بفروشد.

عمو حیدر تو مزرعه

داره سیب و ذرت، تره

هر روز با کلی شادی

کار میکنه حسابی

کلید واژه‌ها: مزرعه عمو حیدر، کفشدوزک و خوراک خوشمزه، تریکوگرامای مهربان، حلزون‌های خرابکار، عنکبوت شکمو