معرفی کتاب: در دو قرن اخیر بررسی اندیشههای سیاسی، فعالترین حوزه، از حیات فکری مسلمانان را بوجود آورده است. این امر در درجه اول میتواند ریشه در مبارزات دامنهدار مسلمانان در این دوران در جهت کسب آزادی و استقلالِ سرزمین خود، از دست قدرتهای داشته باشد، ثانیاً، طمع و دستاندازی اقتصادی و سیاسی- بیگانگان و سلطهطلبان در قلب سرزمینهای اسلامی مسلمین را به اندیشه و تکاپوی فرهنگی و سیاسی واداشته باشد. البته هیچ یک از عوامل، برای درک اولویت یافتن «سیاست» در اسلام معاصر، بدون تأکید بر مسأله مهم و اساسی وحدت ذاتی دین (بهعنوان یک برنامه جامع برای تنظیم زندگی انسان) و سیاست (بهعنوان کاربرد روشهای لازمی که در خدمت همهجانبه انسانیت باشد) میسر نمیباشد. بنابراین، چندان شکی باقی نمیماند، که در دل و درون هر مسلمان، گرایش خاص نسبت به امور سیاسی نهفته است که مستقیماً از کیفیت تعالیم اسلام نشأت میگیرد.
اگر جان و جوهر سیاست، کیفیت روابط اجتماعی و مدیریت آن باشد، در این صورت تمام تکالیف دینی مسلمانان یعنی نماز، روزه، زکات، حج، جهاد و… همه و همه اموری اساسی و متناسب با اعتلای روحیه همکاری و انسجام گروهی در میان ایشان هستند، هر چند در میان آنها، مسائلی چون امامت و جهاد، نیروی نهفته بیشتری برای ایجادِ همان روح و روحیه در خود دارند و اگر طبق اندیشه دیگران، جان و جوهر سیاست، تلاش در پس کسب قدرت باشد باز هم به سختی میتوان، جهانبینی سیاسیتری از اسلام پیدا کرد. زیرا اسلامی که قدرت را در جهت اعتلای کلمه حق و برپایی جامعه اسلامی برمبنای قسط میخواهد همواره طبیعت انسانی را بر وفق نیازهای جمعی و روحیاش میشناسد و هرگز به صرف شرح و بیان آرمانهایش راضی نیست. لذا مدام در صدد راه و روش و ابزارهایی است که بوسیله آنها به آرمانهایش جامعه عمل بپوشاند و قدرت، ابزار لازم برای نیل به این هدف است.
وانگهی، اجرای تعدادی از احکام و دستورات اسلامی، مانند «حدود» و «دیات» و مهمتر از همه «دفاع از سرزمینهای اسلامی» و نیز «امربهمعروف و نهی از منکر» در سطح عام و جهانشمول آن فقط در سایه حکومتی اسلامی و متعهد به احکام ممکن است. بدین ترتیب، هر مسلمان که در حکومتی متعهد یا متمایل به اسلام زندگی میکند، باید فعالانه برای بقاء و ارتقاء آن بکوشد و برعکس چنانچه مسلمانی از این نعمت محروم باشد باید هر وقت که فرصت مناسب بدست آورد، در جهت ایجاد نظام سیاسی اسلامی فعّالیت نماید.
بنابراین چنانچه جان و جوهر سیاست نزد مسلمانان پاسخ به این سؤال باشد که: «چه کسی باید حکومت کند؟» یا «چگونه باید حکومت کرد؟» یا «روابط مردم و حکومت چگونه باید باشد؟» منطقاً ایجاب میکند که چنین فردی دارای اندیشه سیاسی باشد. از سوی دیگر نظر به اینکه تحقق این عناصر بستگی به محیط مساعد دارد، که اساسیترین خصیصهی آن، وجود آزادی بیان، کرسیهای آزاداندیشی و امکان طرح و بحث آراء مختلف میباشد که نوعاً به جهت ناخوشایندی و تلقی ناصحیح صاحبان قدرت از این مباحث در اغلب کشورهای اسلامی اندیشه سیاسی، بهعنوان شاخهای مستقل و مشخص از فعالیت فکری، به شکوفایی و بلوغ لازم نرسیده است.
جدا از عوامل سیاسی و اجتماعی که ذکر شد، دلیل روشن دیگری نیز برای فقدان اندیشهی سیاسی مستقل در تاریخ اسلام وجود دارد و آن اینکه، مسلمانان به ندرت مسائل سیاسی، به معنی خاص کلمه را، جدا از سایر علوم و معارف اسلامی مطالعه میکردند. مسائلی نظیر ماهیت حکومت، انواع و اقسام حکومت، صفات حاکم، محدودیت قدرت آنها و حقوق اتباع، بهعنوان بخشی از رسالات جامع، راجع به فقه و کلام در حصار و حرم شریعت مورد بحث و فحص قرار میگرفت.
کلیدواژهها: زمینههای تاریخی-سیاسی معاصر ابنتیمیه ، شرایط سیاسی، جنگهای صلیبی، حمله مغول و سلطنت ممالیک در مصر و شام، شرایط اجتماعی– فرهنگی، اوضاع مذهبی، شرححال و زندگینامهی ابنتیمیه و اهم افکار وی، کودکی و سفر به دمشق، آغاز تقابلات کلامی، حضور در حوادث سیاسی- نظامی، دخالت در عقاید و امور اجتماعی، آغاز محاکمات، اعزام به مصر و ادامه محاکمات، بازگشت به دمشق پس از هفت سال، واپسین چالشهای دوران حیات، زمینه اعتقادی، نظریات ابنتیمیه در باب حکومت، تأثیرپذیری در اندیشه سیاسی ابنتیمیه، تأثیرپذیری از متفکران و اندیشهها، تأثیرپذیری از وقایع و رخدادهای زمانه، تأثیرگذاری ابنتیمیه بر اندیشهها، متفکران و واقعیتها، مشروعیت سیاسی، مبانی کلامی دیدگاه ابنتیمیه در باب مشروعیت سیاسی، حاکمیت مطلق الهی، حسن و قبح شرعی، امامت و اولیالامر، اجماع، حجیت صحابه
نقد و بررسیها
هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.