معرفی کتاب: چرا سخن از اصل به میان آوردیم؟ چون اصل یک موضوع بدیهی و غیرقابل تغییر است. مثلاً شما تصور کنید که دو نقطه دارید و آن دو نقطه روی یک صفحه کاغذ یا روی یک جلد از کتاب هستند، مسئله‌ای که در اینجا مطرح می‌کنیم آن است که آیا شما می‌توانید آن دو نقطه را با یک قلم به هم وصل کنید؟ جواب بله است، حال اگر بپرسیم به چند طریق می‌توانید این کار را انجام دهید شما خواهید گفت: به طریق‌های زیادی می‌توانیم این کار را انجام دهیم منظور یعنی با حرکت‌های مختلفی از قلم روی کاغذ شما می‌توانید این دو نقطه را به هم وصل کنید. حال اگر از شما بپرسیم که با یک خط‌کش این دو نقطه را به هم وصل کنید، آنگاه شما خواهید دید که فقط به یک روش و تنها با یک حرکت می‌توان این دو نقطه را به هم وصل کرد، ما به این مسئله یک اصل، می‌گویم یعنی چیزی که بدیهی و مشهود و غیرقابل تغییر است.

پس ما در اینجا می‌توانیم بگویم این‌که از دو نقطه در یک صفحه فقط یک خط راست عبور می‌کند یک اصل است. حال که اصل را شناختید به سراغ موضوع اصلی و مهم خودمان می‌رویم یعنی اصل برگ سفید، می‌خواهیم بررسی کنیم که این اصل چیست؟ و چه اهمیتی در زندگی دارد؟

من در این نوشته می‌توانم دو روش برای ارائه این اصل ارائه کنم. اول این‌که این اصل را به شما بگویم و سپس پیرامون آن توضیحات لازم را ارائه کنم، یا اینکه اول توضیحات لازم را ارائه کنم و سپس این اصل را به شما بگویم اما با توکل به پروردگار بزرگ اول این اصل را به شما می‌گویم و سپس به توضیحات مربوط می‌پردازم.

اصل برگ سفید بیان می‌کند که: «احساسات یک برگ سفید هستند که می‌توان آن‌ها را عدد یک، در نظر گرفت و این احساسات با به اشتراک‌گذاری به ترتیب یک دوم، یک چهارم، یک هشتم، یک شانزدهم و… می‌شوند. یا این برگ سفید آنقدر به قطعات کوچک تبدیل خواهد شد که از نظر ابعاد به نزدیک صفر می‌رسد». مثل آب و غذا که برای بدن انسان یک نیاز مهم به حساب می‌آیند اصل برگ سفید هم یک نیاز و اساس بسیار مهم برای انسان می‌باشد. در این نوشته بسیار مهم، به مسائلی خواهم پرداخت که برای بشریت یک نیاز اساسی و مهم خواهد بود.

بسیاری از مشکلات انسان‌ها به‌طور مستقیم به این اصل مربوط می‌شود یا اینکه عامل بسیاری از مشکلات به‌طور غیرمستقیم به این اصل بسیار اساسی و مهم مربوط می‌شوند. به‌ویژه در دورانی که من زندگی می‌کنم عدم آگاهی از این اصل عامل بسیاری از مشکلات می‌باشد. تا زمانی که انسان‌ها از این اصل آگاهی نداشته باشند ریشه و عامل خیلی از مشکلات آن‌ها مشخص نمی‌باشد.

در اولین به اشتراک‌گذاری احساسات که مورد نیاز هر انسانی می‌باشد و بعضاً یک ضرورت به حساب می‌آید، بشریت به خطا نرفته است. فقط باید توجه شود که این به اشتراک‌گذاری باید تنها در زمان و شرایط مناسب همراه با تعهدات لازم باشد. شما فرض کنید یک شخص پس از سپری کردن دوران بلوغ، بدون هیچ رابطه قبلی به صورت شرعی وارد یک رابطه می‌شود. بدون هیچ رابطه قبلی یعنی حتی یکبار هم جنس مخالف خود را لمس نکرده باشد و حتی در شبکه‌های اجتماعی یا در پیام صوتی و تصویری و متنی به بیان احساسات خود با جنس مخالف خود نشده باشد. منظور احساساتی که برانگیختگی جسمی (تپش قلب و…) و برانگیختی روحی را در پی دارد. حال اگر این شخص با جنس مخالف خود برای اولین بار وارد یک رابطه سالم و کامل و پایدار شود، چون عدد یک این شخص کامل است، این شخص (چه پسر چه دختر)، بیشترین لذت و احساس خوشنودی را از این رابطه با جنس مخالف خود را در ازای به اشتراک‌گذاری یک دوم از عدد یک خود، را دارد و از تمام آسیب‌های روحی و روانی که هنگام شکل‌گیری یک رابطه و پس از سپری شدن مدتی برای او بوجود می‌آید، مصون است.

کلیدواژه‌ها: روابط بین اشخاص، جنبه‌های روان‌شناسی، اصول دینی