معرفی کتاب: خودکارم را روی میز گذاشتم، دستنوشتههایم را مرتب کردم و از روی صندلی بلند شدم، انگشت دستهایم به شدت درد میکرد، چند بار آنها را خم و راست کردم، دستهایم را مشت کردم و چندین بار باز و بسته کردم تا خستگی ناشی از نوشتن را فراموش کنم! به طرف دستشویی رفتم و خودم را در آیینه آن نگاه کردم، دست و صورتم را آبی زدم و مادرم را صدا کردم. مادر! کجایی …؟! تو آشپزخانه…! لحظاتی نگاهم به دستهای مادرم که در حال ظرف شستن بود خیره ماند، با خودم زمزمه کردم: «مادر تو خوبی را در حق من تمام کردی! یه روز جواب تمام محبتهای تو را میدم! تو که بعد از مرگ پدر، هم برام پدر بودی و هم مادر!»
کلید واژهها: داستان اول: در آرزوی نویسندگی، داستان دوم: نیمکت پارک، داستان سوم: در انتظار پدر، داستان چهارم: در جستجوی کار
نقد و بررسیها
هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.