معرفی کتاب: آریسا گاهی وقتها با سامیار کوچولو که بچه ناز نازی همسایشون هست بازی میکرد. یک روز آریسا و سامیار تو اتاق آریسا با هم بازی میکردند؛ سامیار رومیزی رو کشید تا دستش به آدا برسه. ساعت رومیزی آریسا که خیلی هم دوستش داشت افتاد و شکست. آریسا به قدری ناراحت شد که میخواست سامیار کوچولو رو دعواکنه اما دید سامیار و آدا هر دوشون خیلی ترسیدند؛ آریسای مهربون دلش نیومد اون رو دعوا کنه و گفت: اشکال نداره من تو رو دعوا نمیکنم، به مامانم هم میگم که من باید بیشتر مراقب میبودم چون تو خیلی کوچولویی.
ساعت که افتاد شکست
سامیار یه گوشه نشست
آریسای مهربون
گفت: بی خیال پسرجون!
میگم به مامان حالا
تقصیرِ سامیار نیستا
مراقبت نکردم
به ساعتم بد کردم
کلیدواژهها: آریسا با کسی دعوا نمیکند، آریسا عصبانی نمیشود، آریسا لجبازی نمیکند، آریسا لباسهای مناسب میپوشد
نقد و بررسیها
هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.