ماجراهای مار و شیر

اشتراک گذاری:

ماجراهای مار و شیر

عنوان کتاب:

ماجراهای مار و شیر

نویسنده: آرتین شیخ نژاد بندری
ناشر: کتیبه نوین
قطع کتاب: خشتی کوچک
شابک: 978-622-307-451-6
تعداد صفحه: 14

قیمت محصول:​

معرفی کتاب: روزی روزگاری در جنگلی سرسبز و زیبا ماری بود که داشت از درخت بزرگی بالا می‌رفت. وقتی به بالای درخت رسید از آن بالا شیری را دید که در حال شکار کردن بزکوهی بود. ناگهان مار حواسش پرت شد و شاخه‌ای که روی آن بود شکست و از درخت به پایین افتاد و پشت شیر که تازه زیر درخت رسیده بود افتاد.

آیا فکر می‌کنید شیر، مار را با چنگال‌هایش می‌گیرد و می‌خورد؟ نه، او نمی‌خورد. بلکه شیر با آرامی به او گفت: اینجا چکار می‌کنی؟ روی من افتاده‌ای؟ مار از بدن شیر به آرامی پایین آمد و به شیر خوب نگاه کرد و فهمید که او با بقیه شیرهای درنده فرق دارد. او مهربان است و قصد شکار او را ندارد و اینجوری شد که آن‌ها با هم آشنا و دوست شدند تا این که یک روز جنگل سرسبز آتش گرفت.

همه جای جنگل شعله‌های آتش بود و دود سیاه همه جا را پوشانده بود. همه‌ی حیوانات فرار می‌کردند و شیر و مار هم مجبور شدند به سمت بیابان بروند تا خود را نجات دهند. آن‌ها می‌دانستند کمی که جلوتر بروند به بیابان می‌رسند. بالاخره آن‌ها به بیابان رسیدند. مار خیلی گرمش شده بود بیابان بسیار داغ بود.

شیر با ناراحتی به مار گفت: اینجا رودخانه ندارد که بتوانیم آب بخوریم باید در جستجوی آب باشیم تا زنده بمانیم. آن‌ها به دنبال آب به راه افتادند. تا این که لانه‌ای پیدا کردند. آن‌ها وارد لانه شدند تا استراحت کنند ناگهان عقربی سیاه به سمت آنان آمد و آن‌ها فهمیدند این لانه باید پر از عقرب باشد و با زیرکی سریع از لانه بیرون آمدند.

آن شب در بیابان شیر و مار تا صبح بخاطر وجود عقرب‌های سمی بیدار ماندند. این بیابان کنار جنگل آتش گرفته بود در سال‌های قبل درختی که در مرز جنگل و بیابان بود کلاغی با خانواده‌اش بالای آن زندگی می‌کردند…

کلیدواژه‌ها: کودکان، داستان کودکانه

نقد و بررسی‌ها

هنوز بررسی‌ای ثبت نشده است.

اولین کسی باشید که دیدگاهی می نویسد “ماجراهای مار و شیر”

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

محصولات پیشنهادی