ماجرای دندان شیری (سلول‌های بنیادین)

اشتراک گذاری:

ماجرای دندان شیری (سلول‌های بنیادین)

عنوان کتاب:

ماجرای دندان شیری (سلول‌های بنیادین)

نویسنده: فاطمه زهرا خانی کرم زاده
ناشر: کتیبه نوین
قطع کتاب: خشتی بزرگ
شابک: 978-622-307-449-3
تعداد صفحه: 22

قیمت محصول:​

معرفی کتاب: محمد کوچولو پسربچه‌ای بسیار بازیگوش و حرف گوش نده بود و هر کاری که پدر و مادرش می‌گفتند را گوش نمی‌داد و لجبازی می‌کرد. یک روز از روزهای بهاری که هوا بسیارعالی و خوب بود او با پدر و مادرش به پارک رفت، هرچه که پدر و مادرش می‌گفتند: یواش راه برو و بازی کن! مواظب باش زمین نخوری! گوش نمی‌داد و تندتر می‌دوید تا اینکه یکدفعه زمین خورد و دندان شیری جلویی‌اش لق شد.

یه پسر بازیگوش

که حرف رو نمی‌داد گوش

یکدفعه خوردش زمین

دندون اون رو ببین

مادرش بلندش کرد و گفت: مگه نگفتم یواش راه برو! می‌خوری زمین، ببین چی شد! ولی محمد کوچولو گریه می‌کرد و می‌گفت: دندونم لق شده. پدرش گفت: باید فردا برویم دندونپزشکی اما محمد گریه کرد و گفت: من نمیام. صبح فردا محمد به مدرسه رفت و در مدرسه دندانش به شدت درد گرفت و با گریه به خانه برگشت اما باز هم حاضر نشد به دندانپزشکی برود.

دندونه که شدش لق

پسرمون شد دمق

بازم لجبازی می‌کرد

با گریه بازی می‌کرد…

کلیدواژه‌ها: کودکان، داستان کودکانه، شعر کودکانه، دندان شیری، سلول‌های بنیادین

نقد و بررسی‌ها

هنوز بررسی‌ای ثبت نشده است.

اولین کسی باشید که دیدگاهی می نویسد “ماجرای دندان شیری (سلول‌های بنیادین)”

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

محصولات پیشنهادی