معرفی کتاب: راکون کوچولو حسابی حوصلهاش سر رفته بود، او از دوستانش برسام و بنیسا خواست که برای ماهیگیری به تالاب نزدیک کلبه بروند.
وقتی به تالاب رسیدند؛ تاتا به داخل آب شیرجه زد و یک ماهی چاق را گرفت. برسام و بنیسا طعمهها را به قلاب زدند و به داخل آب انداختند و منتظر شدند…
کلیدواژهها: کودکان، داستان کودکانه
نقد و بررسیها
هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.